تبلیغات متنی
آزمون علوم پایه دامپزشکی
ماسک سه لایه
خرید از چین
انجام پروژه متلب
حمل خرده بار به عراق
چت روم
ایمن بار
Bitmain antminer ks3
چاپ ساک دستی پلاستیکی
برتر سرویس
لوله بازکنی در کرج
مجله دلتا

مجله دلتا

همه چیز در مورد همه چیز

عدم تمکین ؛ آیا برای آن مجازات تعیین شده است؟

تمکین به معنای خوش رفتاری یا حسن معاشرت زن با شوهر و پذیرفتن خواسته‌ های مشروع همسر است. البته شایان ذکر است که مرد نیز موظف به رعایت تمکین است و بایستی نسبت به خواسته‌ های مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد. بنابراین اگر مردی از همسر خود توقعات نامشروع یا نامتعارفی داشته باشد، زن مکلف به اطاعت از او نیست.

پس از عقد ازدواج زن و شوهر نسب به یکدیگر حقوق و تکالیفی دارند که هر کدام موظف به رعایت کردن آن ها هستند. در ادامه مفهوم و شرایط تمکین و همچنین مجازات عدم تمکین بررسی شده است. با مجله دلتا همراه باشید.

معنی تمکین چیست؟

تمکین از نظر لغوی به معنای اطاعت کردن است. و طبق قانون به دو دسته تقسیم می‌شود که عبارتند از :

۱. تمکین عام؛ به معنای خوش رفتاری یا حسن معاشرت زن با شوهر و پذیرفتن خواسته‌ های مشروع همسر است. البته شایان ذکر است که مرد نیز موظف به رعایت تمکین است و بایستی نسبت به خواسته‌ های مشروع همسر پاسخ مثبت بدهد. بنابراین اگر مردی از همسر خود توقعات نامشروع یا نامتعارفی داشته باشد، زن مکلف به اطاعت از او نیست. به عنوان مثال اگر مردی بر خلاف عرف از خروج همسر خود از منزل و بازدید خویشان و دوستان جلوگیری کند، رفتار وی سوءِ معاشرت تلقی می‌شود و زن مکلف به رعایت از آن نیست.

عدم تمکین

۲. تمکین خاص؛ منظور از این نوع تمکین رابطه‌ خاص زوجیت و روابط جنسی زناشویی است. در مقابل تمکین، مساله عدم تمکین یا نشوز مطرح می‎شود که به معنی نافرمانی یکی از زوج ها نسبت به دیگری است. بنابراین نشوز نمی‌تواند صرفا مختص زن باشد. نافرمانی شوهر و عدم ایفای مقتضیات و ملزومات زندگی مشترک نشوز نام دارد. ولی در عرف و حقوق امروز، واژه‌ نشوز را بیشتر در مورد زن به کار برده‌ اند. نشوز مرد می‌تواند در موارد متعددی وجود داشته باشد. به طور مثال مردی که نفقه‌ همسر را نمی‌پردازد یا با همسر خود حسن معاشرت ندارد ناشز است. شایان ذکر است که اگر حالت نشوز از جانب هر دو طرف باشد، شِقاق نامیده می‌شود.

شرایط اجازه عدم تمکین زن

• در صورت قرار داشتن زن در عادت ماهانه و بیمار بودن وی به طوری که پزشک رابطه جنسی را منع کرده باشد.
• مطابق  ماده ۱۱۱۴ قانون مدنی اگر حق تعیین منزل به زن داده شده، زن می تواند از زندگی کردن در منزل مرد خودداری کند و مرد باید در منزل مورد تایید زن، زندگی کند.
• چنانچه مرد منزل مستقل و مناسبی در شأن زن تهیه نکرده باشد، زن می‌تواند از رفتن به منزل شوهر خودداری کند.
• اگر زندگی در منزل با شوهر موجب ترس از ضرر و زیان بدنی، مالی و یا شرافتی برای زن باشد، وی می‌تواند منزل را ترک و تا زمانی که همسر او صلاحیت لازم را پیدا نکرده، از بازگشت به منزل خودداری کند و در این شرایط نیز به زن نفقه تعلق می‌گیرد.
• چنانچه بعد از جاری شدن صیغه عقد، مرد به بیماری مقاربتی مبتلا شده به طوری که رابطه جنسی موجب سرایت بیماری به زن شود، زن می‌تواند از این رابطه خودداری کرده، در حالی که حق پرداخت نفقه وی محفوظ خواهد بود .
• برای انجام واجبات دینی مانند حج رفتن یا حمام رفتن برای ادای نماز واجب، زن می‌تواند در صورت عدم اجازه شوهر خارج شود. و حق پرداخت نفقه او از بین نمی‎‌رود.
• در مواردی که زن به دلیل درمانی که ضرورت دارد تصمیم بگیرد از منزل خارج شود و مرد اجازه ندهد، زن می‌تواند اطاعت نکند و نفقه او نیز بر عهده مرد خواهد بود.

تمکین

مجازات عدم تمکین زن از شوهر

عده ای از افراد عدم تمکین از سوی زن را جرم تلقی کرده و او را مستحق مجازات می‌دانند  ولی باید گفت که در قانون برای عدم تمکین از سوی زن مجازات در نظر گرفته نشده است. و در واقع در صورت عدم تمکین، دادگاه اقدام به صدور رأی به الزام به تمکین صادر می‌کند که طبق آن وی موظف است از همسر خود تمکین کند و در صورتی که زن تغییر رویه ندهد، آثار حقوقی و حکم عدم تمکین برای وی به همراه خواهد داشت.
۱. در صورتی که زن بدون مانع مشروع از تمکین خودداری کند ، از حق نفقه محروم خواهد شد.
۲. در صورت عدم تمکین، زن از برخی از حقوق مالی بعد از طلاق همچون اجرت المثل ایام زوجیت و تنصیف اموال و دارایی ها محروم می‌شود.
۳- مرد با گذشت مدت زمانی از عدم تمکین می تواند با مراجعه به دادگاه، و ارائه درخواست ازدواج مجدد، این اجازه را از دادگاه دریافت کند.

موضوع :
برچسب ها : اجرت المثل , طلاق , قانون , مجله دلتا,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 17 آذر 1398ساعت 14:25 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 56 | |

سند اوقافی چیست؛ چه تفاوتی با سند ملکی دارد؟

یکی از مزایای سند وقفی این است که افرادی که بودجه کمی دارند با خرید این املاک، نه فقط می‌توانند صاحب ملک شوند، بلکه اگر ملک اوقافی را به صورت زمین خریداری کنند امکان دریافت وام و ساخت‌ و ساز روی آن وجود دارد.
ملاک موقوفه

برخی از املاک دارای سند اوقافی هستند. اما غالباً افراد نسبت به خرید و فروش این نوع ملک تردید دارند و تفاوت این سند را با سند ملکی تشخیص نمی‌دهند. در مجله دلتا به سؤالاتی در خصوص املاک موقوفه پاسخ داده شده است.

تعریف املاک موقوفه

در واقع املاک موقوفه به املاکی گفته می‌شود که زمین آن توسط شخصی وقف شده است و اداره‌ اوقاف در ازای اقساط ۹۹ ساله آن را به افراد دیگر اجاره داده و درآمد حاصله را صرف امور مربوطه می‌کند. مبالغ اقساط مذکور در طول سال خیلی زیاد نیست. توجه به این نکته لازم است که منظور از پرداخت اقساط ۹۹ ساله به معنای اجاره به شرط تملیک نیست. این املاک دارای سند هستند و هیچ مشکلی هم برای خرید و فروش خانه، رهن و اجاره آپارتمان و حتی ساخت‌ و ساز در زمین آن‌ ها وجود ندارد. املاک اوقافی در شهرهای مختلف ایران وجود دارد و املاکی که این سند را دارند با قیمت کمتری معامله می‌شوند و همین موضوع باعث شده است تا برخی نسبت به خرید چنین ملک‌ هایی شک و تردید داشته باشند اما شایان ذکر است که املاک وقفی به این معنا نیست که در صورت خریداری، در آینده شخصی به عنوان مدعی بتواند آن را از مالک پس بگیرد. یکی از مزایای سند وقفی این است که افرادی که بودجه کمی دارند با خرید این املاک، نه فقط می‌توانند صاحب ملک شوند، بلکه اگر ملک اوقافی را به صورت زمین خریداری کنند امکان دریافت وام و ساخت‌ و ساز روی آن وجود دارد.

املاک وقفی

تفاوت سند وقفی با سند ملکی در چیست؟

سند اوقافی با سند ملکی تفاوت هایی دارد که پیش از تصمیم‌ گیری در خرید، باید به آن ها دقت شود. این تفاوت ها در زیر شرح داده شده است.
۱. سند وقفی به مالک اختیار کامل نمی‌دهد و علاوه بر اقساطی که به صورت سالانه باید به اداره اوقاف پرداخت شود، بعد از ۹۹ سال درباره اجاره مجدد ملک اوقافی تصمیم ‌گیری خواهد شد. در واقع می‌توان گفت برای هر کاری از جمله نقل و انتقال، مالک باید اجازه اوقاف را داشته باشد.
۲. املاکی که این برگه را دارند دارای سند اعیان (ساختمان) و اجاره نامه عرصه (زمین) ملک موقوفه هستند و در واقع خریدار حق مالکیتی روی زمین ندارد و فقط مالک ساختمان خواهد بود.
۳. یکی از تفاوت‌ های این سند با سند ملکی این است که بدون مجوز از اداره اوقاف امکان خرید و فروش ندارد، بلکه درباره هر گونه تغییری در املاک اوقافی باید چندین مرحله به اداره اوقاف مراجعه شود.
۴. اسناد ملکی شش دانگ هستند و به صورت تک جلد یا چند جلد در اختیار مالکان قرار می‌گیرد. در واقع چه مالک یک نفر باشد یا چند نفر، نام آن ها در هر سند که دارای شماره پلاک ثبتی مجزاست، درج می‌شود و پلاک مذکور و هویت مالک به سادگی از طریق اداره ثبت اسناد و املاک قابل رهگیری است.
۵. در سند ملکی هر فرد یک سند شش دانگ یا به اندازه سهم خود سند دفترچه ‌ای با سند منگوله ‌دار دارد و نباید منگوله دست خورده باشد.‌ در سند ملکی حدود اربعه از چهار طرف شمال، جنوب، شرق و غرب مشخص شده است. نقل و انتقال سند ملکی باید در دفاتر اسناد رسمی انجام شود و غیر از آن اعتبار قانونی ندارد.

اسناد وقفی
۶. هنگام معامله ملک وقفی، علاوه بر اداره ثبت اسناد، باید از اداره اوقاف نیز استعلامات لازم گرفته شده و در نهایت نکات مربوط به معاملات املاک اوقافی نیز رعایت شود.

۷.ارزش سند ملکی در حدود ۲۰ درصد بیشتر از سند اوقافی است.
۸ . در سند اوقافی مالک صرفاً مستأجر موقوفه است و مالک ساختمان شناخته می‌شود.

میزان اجاره املاک اوقافی

در خصوص میزان اجاره املاک اوقافی باید اذعان داشت، هزینه اجاره‌ ای که باید بابت این گونه املاک پرداخت شود خیلی زیاد نیست. به عنوان مثال برای یک زمین ۲۰۰ متری در منطقه‌ ای از تهران حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان است که باید به اداره اوقاف پرداخت شود.

موضوع :
برچسب ها : قانون , مجله دلتا , قرارداد,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 17 آذر 1398ساعت 14:17 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 72 | |

وظایف شهرداری ها چیست؟

سد معابر عمومی و اشغال پیاده روها و استفاده غیر مجاز آن ها و میدان ها و پارک ها و باغ های عمومی برای کسب و یا سکنی و یا هر عنوان دیگری ممنوع است و شهرداری مکلف است از آن جلوگیری و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور فوق به وسیله مأمورین خود رأساً اقدام کند.
شهرداری

شاید برای برخی از افراد این سؤال ایجاد شود که شهرداری چه وظایف و اختیاراتی دارد. در واقع وظایف شهرداری در امور مختلف توسط ماده ۵۵ قانون شهرداری تعیین شده است. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.

شهرداری چه وظایفی دارد؟

برخی از مهمترین وظایف شهرداری مطابق ماده ۵۵ قانون شهرداری به شرح زیر است :
۱. ایجاد خیابان ها و کوچه ها و میدان ها و باغ های عمومی و مجاری آب و توسعه معابر در حدود قوانین.
۲. تنظیف و نگاهداری و تسطیح معابر و انهار (رود های) عمومی و مجاری آب ها و فاضلاب و تنقیه قنوات (لای روبی قنات های) مربوط به شهر، تأمین و روشنایی به وسائله ممکنه
تبصره ۱- سد معابر عمومی و اشغال پیاده روها و استفاده غیر مجاز آن ها و میدان ها و پارک ها و باغ های عمومی برای کسب و یا سکنی و یا هر عنوان دیگری ممنوع است و شهرداری مکلف است از آن جلوگیری و در رفع موانع موجود و آزاد نمودن معابر و اماکن مذکور فوق به وسیله مأمورین خود رأساً اقدام کند. شهرداری مکلف است محل های مخصوصی برای تخلیه زباله و نخاله و فضوالت ساختمانی و مواد رسوبی فاضلاب ها و نظایر آنها تعیین و ضمن انتشار آگهی به اطلاع عموم برساند. محل های تخلیه زباله باید خارج از محدوده شهر تعیین شود و محل تأسیس کارخانجات تبدیل زباله به کود به تشخیص شهرداری خواهد بود.

وظایف شهرداری

۳. مراقبت در امور بهداشت ساکنین شهر و تشریک مساعی ( همکاری) با مؤسسات وزارت بهداری .
۴. جلوگیری از گدایی و واداشتن گدایان به کار و توسعه آموزش عمومی و غیره.
۵. حفظ و اداره کردن دارائی منقول و غیر منقول شهرداری و اقامه دعوی بر اشخاص و دفاع از دعاوی اشخاص علیه شهرداری.
۶. برآورد و تنظیم بودجه و متمم بودجه و اصلاح بودجه و تفریغ بودجه شهرداری و تنظیم پیشنهاد برنامه ساختمانی و اجرای آن پس از تصویب شورای شهر.
۷. انجام معاملات شهرداری اعم از خرید و فروش اموال منقول و غیر منقول و مقاطعه و اجاره و استیجاره پس از تصویب انجمن شهر با رعایت صالح و صرفه و مقررات آئین نامه مالی شهرداری ها پیش بینی شده در این قانون.
۸. ایجاد غسالخانه و گورستان و تهیه وسائل حمل اموات و مراقبت در انتظام امور آنها.
۹. اتخاذ تدابیر مؤثر و اقدام لازم برای حفظ شهر از خطر سیل و حریق و همچنین رفع خطر از بناها و دیوارهای شکسته و خطرناک واقع در معابر عمومی و کوچه ها و اماکن عمومی و دالان های عمومی و خصوصی و پر کردن و پوشاندن چاه ها و چاله های واقع در معابر و جلوگیری از گذاشتن هر نوع اشیاء در بالکن ها و ایوان های مشرف و مجاور به معابر عمومی که افتادن آنها موجب خطر برای عابرین است و جلوگیری از ناودان ها و دودکش های ساختمان ها که باعث زحمت و خسارت ساکنین شهرها باشد.
۱۰. جلوگیری از شیوع امراض ساریه (مسری) انسانی و حیوانی و اعلام این گونه بیماری ها به وزارت بهداری و دامپزشکی و شهرداری های مجاور هنگام بروز آن ها و دور نگهداشتن بیماران مبتلا به امراض مسری بوده و یا در شهر بالصاحب (بدون صاحب) و مضر هستند.
۱۱. پیشنهاد اصالح (اصلاح) نقشه شهر در صورت لزوم و تعیین قیمت عادله اراضی و ابنیه متعلق به اشخاص که مورد احتیاج شهر باشد بر طبق قانون توسعه معابر و تأمین محل پرداخت آن و ایجاد و توسعه معابر و خیابان ها و میدان ها و باغ های عمومی و تهیه اراضی مورد احتیاج برای لوله کشی و فاضلاب اعم از داخل یا خارج شهر و همچنین تهیه اراضی الزم برای ساختمان مخزن و نصب دستگاه تصفیه و آبگیری و متعلقات آنها بر طبق قانون توسعه معابر.
۱۲. تهیه و تعیین میدان های عمومی برای خرید و فروش ارزاق (خواربار) و توقف وسائط نقلیه و غیره.
۱۳. جلوگیری از ایجاد و تأسیس کلیه اماکن که به نحوی از انحاء موجب بروز مزاحمت برای ساکنین یا مخالف اصول بهداشت در شهرها است.
۱۴. احداث بناها و ساختمان های مورد نیاز محل از قبیل کشتارگاه و میدان ها و باغ کودکان و ورزشگاه مطابق اصول صحی (بهداشتی) و فنی و اتخاذ تدابیر لازم برای ساختمان خانه های ارزان قیمت برای اشخاص بی بضاعت ساکن شهر.

قانون شهرداری

۱۵. تشریک مساعی با فرهنگ درحفظ ابنیه و آثار باستانی شهر و ساختمان های عمومی و مساجد و غیره.
۱۶. صدور پروانه برای کلیه ساختمان هائی که در شهر ساخته می‌شود.
تبصره- شهرداری در شهرهائی که نقشه جامع شهر تهیه شده مکلف است طبق ضوابط نقشه مذکور در پروانه های ساختمانی نوع استفاده از ساختمان را قید کند. در صورتی که بر خالف مندرجات پروانه ساختمانی در منطقه غیر تجاری محل کسب یا پیشه و یا تجارت دائر شود شهرداری مورد را در کمیسیون مقرر در تبصره یک ماده ۱۱۱ این قانون مطرح می‌نماید و کمیسیون در صورت احراز تخلف مالک یا مستاجر با تعیین مهلت مناسب که نباید از دو ماه تجاوز نماید در مورد تعطیل محل کسب یا پیشه و یا تجارت ظرف مدت یک ماه اتخاذ تصمیم می‌کند.
این تصمیم به وسیله مامورین شهرداری اجراء می شود و کسی که عالمانه از محل مزبور پس از تعطیل برای کسب و پیشه و یا تجارت استفاده کند به حبس جنحه ای از شش ماه تا دو سال و جزای نقدی از پنج هزار و یک ریال تا ده هزار ریال محکوم خواهد شد و محل کسب نیز مجدداً تعطیل می شود.
دائر کردن دفتر وکالت و مطب و دفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق و دفتر روزنامه و مجله و دفتر مهندسی وسیله مالک از نظر این قانون استفاده تجاری محسوب نمی‌شود.
۱۷. ساختن خیابان ها و اسفالت کردن سواره روها و پیاده روهای معابر و کو چه های عمومی و انهار و جدول های طرفین از سنگ اسفالت و امثال آن به هزینه شهرداری هر محل.
۱۸. وضع مقررات خاصی برای نامگذاری معابر و نصب لوحه نام آن ها و شماره گذاری اماکن و نصب تابلوی الصاق اعالنات (نصب تابلوی اعلانات) و برداشتن و محو کردن آگهی ها از محل های غیر مجاز و هرگونه اقداماتی که در حفظ نظافت و زیبائی شهر موثر باشند

موضوع :
برچسب ها : قانون , مجله دلتا , شهرداری,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 17 آذر 1398ساعت 14:08 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 62 | |

مدیر ساختمان چه وظایف و اختیاراتی دارد؟

آتش سوزی یکی از حوادثی است که ممکن است هر لحظه رخ بدهد بنابراین بیمه کردن ساختمان در برابر آتش سوزی از مهم‌ ترین وظایف مدیر ساختمان است. مدیر ساختمان باید بر اساس متراژ هر واحد سهم هر واحد را در بیمه آتش سوزی مشخص کرده و ساختمان را در برابر این حادثه بیمه کند.
وظایف مدیر ساختمان

مدیر ساختمان توسط هیئت مدیره انتخاب شده و وظایف خود را به انجام می‌رساند. او شخص مورد اعتماد و منتخب ساکنان ساختمان است. در این نوشتار وظایف و اختیارات مدیر ساختمان بر اساس قانون تملک آپارتمان ها بررسی شده است. با مجله دلتا همراه باشید.

حقوق و مزایای مدیر ساختمان

  • اگر مدیر ساختمان خارج از ساکنین باشد باید طبق قرارداد حق الزحمه دریافت کند و این قرارداد طبق قوانین کار کشور است. در این صورت هیئت مدیره ساختمان در نقش کارفرما و مدیر در نقش کارگر است و حداقل حقوق پایه وزارت کار + بیمه و مزایا و.. دریافت می‌کند.
  • اگر مدیر ساختمان از داخل ساکنین باشد و قرارداد کار مانند یک شخص خارج از ساختمان که در فوق اشاره شد داشته باشد دارای حقوق و مزایا طبق قرارداد منعقده و تابع قوانین کار است.
  • اگر مدیر ساختمان مستقیم از طرف ساکنین انتخاب شود و هیچ گونه قراردادی منوط به مزد و مزایا بین ایشان تنظیم نشود و فقط صورتجلسه انتخاب مدیر تهیه شود مدیر ساختمان به طور قانونی مجاز به برداشت هیچ گونه مبلغی  تحت هیچ عنوانی نیست. ولی بین ساکنین ساختمان عرف شده است که مدیر ساختمان در ساختمان های کم واحد فقط می‌تواند حق شارژ ثابت پرداخت نکند. شایان ذکر است که اگر در صورتجلسه ساختمان حق الزحمه قید شده باشد و پایین تر از حداقل حقوق وزارت کار باشد، این اشاره به معنای قرارداد کار نیست و از قوانین کار پیروی نمی‌کند. بنابراین مدیر، به عنوان مسئول ساختمان شناخته می‌شود و کماکان در مقابل خطرات و حوادث در ساختمان  مسئول است.

وظایف مدیر ساختمان

۱.محاسبه مقدار شارژ ماهانه هر واحد؛

مدیر یا مدیران ساختمان باید شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه کرده و از مالکین درخواست کنند تا شارژ را در اولین فرصت پرداخت کنند. مقدار شارژ ماهانه هر واحد با روش‌ های مختلفی مانند محاسبه بر اساس نفرات، متراژ واحد، شارژ ثابت و شارژ متغیر محاسبه می‌شود و یا می‌تواند با ترکیبی از این روش ها شارژ ماهانه هر واحد را محاسبه و دریافت کند.

۲.رسیدگی به اعتراض ساکنین؛

در صورتی که هر یک از ساکنین نسبت به روش اجرایی مدیر یا هیئت مدیره اعتراضی داشته باشد می‌تواند به مدیر مراجعه کند و مدیر موظف است که به اعتراضات او توجه کرده و او را نسبت به روش اجرایی خود قانع کند. برای مثال یکی از قوانین ساختمان، دریافت شارژ ماهانه از ساکنین است. فرقی نمی‌کند ساکنان به طور دائم در ساختمان حضور داشته باشند یا حضور نداشته باشند. اما ممکن است که یکی از مالکان نسبت به این قانون معترض باشد که چرا در صورت عدم حضور در منزل همچنان باید شارژ ماهانه را پرداخت کند. در این موارد مدیر موظف است که به اعتراض مالک رسیدگی کند و در صورت صلاحدید وضعیت، باید شارژ ماهانه خدمات عمومی ساختمان را از او دریافت کند.

۳.بیمه کردن ساختمان در برابر آتش سوزی؛

آتش سوزی یکی از حوادثی است که ممکن است هر لحظه رخ بدهد بنابراین بیمه کردن ساختمان در برابر آتش سوزی از مهم‌ ترین وظایف مدیر ساختمان است. مدیر ساختمان باید بر اساس متراژ هر واحد سهم هر واحد را در بیمه آتش سوزی مشخص کرده و ساختمان را در برابر این حادثه بیمه کند. در صورت بروز آتش سوزی در یک ساختمان بیمه نشده، مدیر ساختمان موظف به پرداخت خسارت به مالکین و ساکنین ساختمان است.

۴.اطلاع رسانی تصمیمات صورت جلسات به افراد غایب در جلسه؛

مدیر ساختمان موظف به ارسال فکس یا ایمیل و … به ساکنین و مالکین ساختمانی است تا در زمان و مکان مشخص شده در جلسه حضور داشته باشند ولی برخی از ساکنان و مالکان ممکن است که بنا به دلایلی در جلسه حضور پیدا نکنند. و چون همه ساکنان و مالکان باید از تصمیمات مجمع عمومی آگاه شوند بنابراین مدیر یا مدیران باید تصمیمات مجمع عمومی را به افراد غایب در جلسه اطلاع رسانی کند. مدیر موظف است که حداکثر ۱۰ روز بعد از جلسه، تصمیمات گرفته شده را به اعضایی که در جلسه حضور نداشتند اطلاع رسانی کند.

اختیارات مدیر ساختمان

۵.ارائه رسید تسویه حساب هزینه‌ های ساختمان؛

زمانی که مالکی قصد انتقال واحد ساختمانی خود را داشته باشد، باید کلیه اسناد تسویه هزینه‌ های ساختمانی را به دفترخانه اسناد رسمی تسلیم کند. و این اسناد باید به تایید و امضای مدیر ساختمان نیز رسیده باشد. فقط در این صورت اسناد معتبر بوده و صحت دارند.

اختیارات مدیر ساختمان در صورت عدم پرداخت شارژ

در صورتی که مالکی حق شارژ ساختمان را پرداخت نکرده باشد، مدیر ساختمان موظف است به او ابلاغیه‌ ای ارسال کند و وی را نسبت به بدهکاری خود مطلع کند. اظهار نامه باید در فرم‌ های مخصوص دادگاهی و در سه نسخه تهیه و در دبیرخانه دادگاه به ثبت برسد و مامور دادگاه ابلاغیه را به مالک بدهکار ابلاغ کند. بنابراین اطلاع رسانی بدهی مالک از طریق نامه یا معرفی او به سایرین در برد ساختمان اعتبار قانونی ندارد و در دادگاه قابل استناد نیست. در این موارد  مالک بدهکار موظف است که در مدت ۱۰ روز بعد از دریافت اظهارنامه، بدهی خود را پرداخت کند. در صورتی که مالک بدهکار بدهی خود را در مدت مذکور پرداخت نکند، مدیر می‌تواند خدمات تاسیساتی مربوط به واحد بدهکار را قطع کند. به طور مثال می‌تواند آب، برق و گاز واحد بدهکار را قطع کند تا وی مبلغ بدهی خود را به مدیر ساختمان پرداخت کند. البته لازم به ذکر است که مدیر ابتدا باید اظهارنامه را ابلاغ کند و در صورت عدم توجه مالک، خدمات تاسیساتی واحد او را قطع کند، زیرا در غیر این صورت مالک می‌تواند نسبت به وضع پیش آمده معترض باشد.

موضوع :
برچسب ها : قانون , املاک دلتا , مجله دلتا,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 14 آذر 1398ساعت 15:41 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 66 | |

ابطال سند رسمی؛ و شرایط و قوانین آن

به دلیل آن که سند ملکی یک سند رسمی است بنابراین باطل کردن آن باید مانند دیگر اسناد رسمی با حکم قطعی دادگاه و مراجع صالح قضایی صورت گیرد.
ابطال سند رسمی

اشخاص ذینفع می‌توانند در خصوص اسناد رسمی مانند سند مالکیت، سند رسمی اجاره و … در صورت وجود دلایل قانونی مبنی بر بی اعتباری آن ها، در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به موضوع را دارد، درخواست ابطال سند را ارائه کنند و دادگاه موظف است که به موضوع رسیدگی کند. به گزارش مجله دلتا سازمان ثبت اسناد و املاک، برای املاکی که به طور رسمی و قانونی ثبت می‌شوند سند رسمی تنظیم و صادر می‌کند. بنابراین سند رسمی ملک دارای اعتبار قانونی است. اما گاهی ممکن است به درخواست صاحب سند یا به دلیل انتقال مالکیت و یا با حکم دادگاه سند رسمی ملک باطل شود.

سند رسمی

نحوه باطل کردن سند رسمی ملک

به دلیل آن که سند ملکی یک سند رسمی است بنابراین باطل کردن آن باید مانند دیگر اسناد رسمی با حکم قطعی دادگاه و مراجع صالح قضایی صورت گیرد. در این موارد درخواست متقاضیان مبنی بر ابطال اسناد رسمی پس از ثبت و رسیدگی در دادگاه برای اقدام به دفتر ثبت اسناد و املاک ارجاع داده می‌شود. این مدارک پس از بررسی، همراه سایر ضمائم به قسمت بایگانی ارسال می‎شوند تا پرونده ثبتی به آن پیوست شود. در قسمت بایگانی، پرونده ابطال سند رسمی تشکیل می‎شود تا مورد بررسی قرار گیرد. پس از اطمینان از نبود نقص و ایراد در پرونده، با ادامه مراحل ابطال ، پیش نویس سند رسمی تهیه می‎شود. در این پیش نویس، شماره نامه یا حکم یا سند انتقال نیز درج و سپس پیش نویس سند مالکیت رسمی جدید به متقاضی داده می‎شود.

شرایط ابطال سند رسمی ملک

شخص برای باطل کردن سند رسمی ملک هنگام ثبت دادخواست به دادگاه باید مواردی را رعایت کند. در واقع متقاضی باید در درخواست خود کلیه مشخصات کامل سند اعم از سند مالکیت یا غیره را به طور دقیق ذکر کند. این مشخصات شامل؛ اطلاعات شخصی مالک قبلی و مالک جدید، مشخصات ملک، شماره پرونده ثبتی، نحوه باطل شدن سند مالکیت اولیه و شماره و تاریخ است. اگر سند رسمی قبلاً نیز باطل شده، باید به پرونده ثبتی پیوست شود. درخواست متقاضی نیز پس از انجام تشریفات، باید به دفاتر اسناد رسمی ارسال گردد تا سند رسمی اولیه باطل شود. هزینه صدور دفترچه سند رسمی را که دادگاه  تعیین کرده است، باید متقاضی پرداخت کند. یکی از مراحل اصلی ابطال سند رسمی احراز هویت متقاضی است. در این مرحله علاوه بر اینکه متقاضی باید کپی برابر اصل تمام مدارک شناسایی را به دادگاه ارائه دهد، بررسی و تطبیق آن ها با مشخصات متقاضی نیز باید توسط کارشناس انجام ‎شود. پس از طی این مراحل، پرونده ابطال سند رسمی در دادگاه بایگانی و رسید آن را به متقاضی ارائه می‎شود.

باطل کردن سند رسمی

نکات حقوقی مهم در خصوص اسناد :

  • سند رسمی سندی است که نزد مراجع دولتی و یا مراجعی که قانونگذار برای تنظیم برخی اسناد در نظر گرفته مثل دفاتر اسناد رسمی یا دفاتر ازدواج یا دفاتر طلاق تنظیم می‌شود.
  • بسیاری از اسناد در قالب یک قرارداد تنظیم می‌شوند ولی همیشه این چنین نیست مثلا سند اقرارنامه رسمی بوده اما قرارداد نیست.
  • دادگاه صالح برای طرح دعوای ابطال سند، دادگاه محل تنظیم سند است.
  • دعوای ابطال سند، دعوای غیر مالی است.
  • نتیجه ابطال سند و گاهی به طبع آن ابطال معامله این می‌شود که همه چیز و همه اجزای رابطه به زمان قبل از تنظیم سند باز می‌گردد.
موضوع :
برچسب ها : قانون , مجله دلتا , قرارداد,
امتیاز : 3 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 14 آذر 1398ساعت 15:32 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 73 | |

کفالت چیست؛ چه کسی می‌تواند کفیل متهم شود؟

یکی از مهم ترین مصادیق کفالت زمانی است که دادگاه از متهم کفیل می‌خواهد و وی متعهد می‌شود که متهم را هرگاه که دادگاه احضار کند، برای محاکمه یا تحقیقات در دادگاه حاضر کند.
کفالت

کفالت از جمله عقودی است که میان افراد برقرار می‌شود و دارای ویژگی ها و شرایط مخصوص به خود است. در مجله دلتا مفهوم قرارداد کفالت و آثار حقوقی و کیفری آن مورد بررسی قرار گرفته شده است.

کفالت چیست؟

در قرارداد کفالت یک نفر در برابر دیگری متعهد می‌شود که شخص مدیون را نزد وی حاضر کند که به این شخص کفیل گفته می‌شود. یکی از مهم ترین مصادیق کفالت زمانی است که دادگاه از متهم کفیل می‌خواهد و وی متعهد می‌شود که متهم را هرگاه که دادگاه بخواهد، برای محاکمه یا تحقیقات در دادگاه حاضر کند. در این موارد دادگاه برای متهم قرار کفالت صادر می‌کند. در مواردی که چنین قراری صادر می‌شود مفهوم آن این است که شخصی که صلاحیت قانونی آن برای مقام قضایی احراز شده است، تعهد می‌کند فرد متهم را هر موقع که دادگاه احضار کرد نزد مرجع قضایی حاضر کند. در غیر این‌ صورت مبلغی که به عنوان وجه‌ الکفاله تعیین شده است از کفیل (فرد تعهد کننده) دریافت می‌شود.

انواع کفالت

طبق قانون، کفالت ممکن است مطلق باشد یا موقت و در صورت موقت بودن باید مدت آن معلوم باشد. در کفالت مطلق، مکفول‌له (شخص یا مراجع قضایی که کفیل نسبت به آن ها در خصوص بدهکار یا متهم تعهد داده است) هر وقت بخواهد می‌تواند احضار مکفول (شخصی است که کفیل کفالت وی را به عهده می‌گیرد) را تقاضا کند، ولی در کفالت موقت قبل از رسیدن موعد، حق مطالبه ندارد. سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه کسی می‌تواند کفیل باشد؟ در پاسخ باید بیان داشت که از نظر قانون فقط کسی می‌تواند کفالت متهم را قبول کند که اعتبار و توانایی مالی وی برای پرداخت مبلغ کفالت مورد تایید مقام قضایی باشد. قاضی با توجه به مدارک هویتی و فیش حقوقی یا پروانه کسب یا سند مالکیت خانه یا اتومبیل فرد یا با مراجعه به ارگان‌ های انتظامی و تحقیق از مطلعین این به این تشخیص می‌رسد که فرد صلاحیت کفالت را دارد.

صدور قرار کفالت

همانطور که پیش تر گفته شد، در مواردی که صلاحیت قانونی کفیل برای دادگاه احراز شود قرار کفالت صادر می‌شود. بنابراین برای صدور این قرار مراحلی باید طی شود که در زیر به ترتیب بیان شده است؛
مرحله اول؛ ابتدا مقام قضایی با صدور قراری از متهم می‌خواهد که شخصی را به عنوان کفیل معرفی کند. در این قرار قاضی میزان وجه ‌الکفاله ‌ای که در صورت عدم تعهد کفیل باید به نفع صندوق دولت ضبط گردد را مشخص و در قرار ذکر می‌کند.
مرحله دوم؛ متهم فردی را که شایستگی لازم براى کفالت دارد به مرجع قضایی معرفی می‌کند و فرد مزبور پس از تأیید مقام قضایی، متعهد می‌شود که متهم را هر زمانی که لازم است نزد دادگاه حاضر کند و نیز متعهد می‌شود در صورت عدم حضور متهم، وجه‌ الکفاله تعیین شده را پرداخت کند.
مرحله سوم؛ مقام قضایی موظف است ضمن صدور قراری که به آن قرار قبولی کفالت گفته می‌شود، با کفالت شخصی که از سوی متهم معرفی شده موافقت کند. این قرار باید به امضای کفیل و قاضی برسد تا اعتبار قانونی پیدا کند.

قرار کفالت

مبلغ کفالت یا همان وجه‌ الکفاله با توجه به مواردی همچون میزان خسارت وارد شده به شاکی ، میزان مجازاتی که برای متهم تعیین شده و نیز سابقه متهم و وضعیت خانوادگی و اجتماعی وی تعیین می‌شود. شایان ذکر است که قاضی نمی‌تواند مبلغ وجه‌ الکفاله را از خسارت ‌هایی که به شاکی وارد شده است کمتر تعیین کند. در چنین شرایطی اگر متهم نتواند فردی را به عنوان کفیل معرفی کند، مقام قضایی به سراغ نوع دیگری از قرار می‌رود که قرار وثیقه نام دارد. در صورت ناتوانی یا خودداری متهم از ارائه وثیقه، در آخرین مرحله مقام قضایی به ناچار از قرار بازداشت استفاده می‌کند.

معافیت کفیل چگونه محقق می‌شود؟

در مواردی کفیل از کفالت مبراء می‌شود:
۱. در صورت حاضر کردن مکفول (شخصی که کفیل برای وی ضمانت کرده است مکفول گفته می‌شود) به نحوی که متعهد شده است.
۲. در صورتی که مکفول در موقع مقرر شخصاً حاضر شود.
۳. در صورتی که بدهی مسئولیت مکفول از بین برود.
۴. در صورتی که کفیل از طرف مراجع قضایی یا شخص که به نفع او کفالت کرده است تا بتواند به بدهی خود برسد، کفالت وی را از بین ببرد.
۵. در صورتی که حق مکفول‌له (شخصی یا مراجع قضایی که کفیل به وی تعهد داده است) به شخص دیگری منتقل شود.
۶. در صورت فوت مکفول.

موضوع :
برچسب ها : قانون , کفالت , مجله دلتا,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 14 آذر 1398ساعت 15:23 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 64 | |

بیمه مهریه؛ آیا می‌توان مهریه را بیمه کرد؟

در بیمه مهریه، مرد با شرکت بیمه قراردادی می‌بندد تا ماهانه مبلغی را به حساب بیمه واریز کند و در عوض شرکت مذکور مکلف است در صورت از کار افتادگی و یا فوت مرد، مهریه همسر وی را بپردازد.
بیمه مهریه

بیمه مهریه از جمله تدابیری است که برای حفظ حق و حقوق زنان اندیشیده شده است. این روزها شاهد این هستیم که مهریه از ماهیت اصلی خود که گره‌ گشایی در کار خانواده و به خصوص زن بوده، فاصله گرفته و به یکی از بزرگترین معضلات مردان و بالطبع خانواده ها تبدیل شده است. زیرا با توجه به افزایش قیمت سکه حتی کمترین مهریه ها نیز مبلغ قابل توجهی پیدا کرده اند و در نتبیجه اغلب مردان توانایی پرداخت مهر را ندارند. به گزارش مجله دلتا برای کاهش این معضلات بیمه ای تحت عنوان بیمه مهر توسط شرکت های بیمه گر ارائه شده است.

بیمه مهریه چیست؟

این طرح تضمینی مطمئن برای پرداخت تمام یا قسمتی از مهریه و پشتیبانی مالی مناسب است که زن می‌تواند از آن بهره مند شود. در بیمه مهریه، مرد با شرکت بیمه قراردادی می‌بندد تا ماهانه مبلغی را به حساب بیمه واریز کند و در عوض شرکت مذکور مکلف است در صورت از کار افتادگی و یا فوت مرد، مهریه همسر وی را بپردازد. در صورتی که مدت قرارداد تمام شود و مرد در قید حیات باشد یا دچار از کار افتادگی نشود، بیمه تمام مبلغی را که مرد در این سال ها پرداخت کرده، به همسر او برمی‌گرداند. ولی در صورت فوت یا از کار افتادگی مرد، دیگر پرداخت اقساط بیمه ضروری نیست و بیمه گر (شرکت بیمه) کل مبلغ مهریه زن را به قیمت روز به او می‌پردازد.

طلاق

سقف بیمه مهریه

سقف پوشش این بیمه ۲۰ میلیون تومان است. به این معنی که اگر ارزش مهریه بیش از ۲۰ میلیون تومان باشد، فقط بخشی از آن تحت پوشش قرار می گیرد. مرد بر اساس سن، ارزش ریالی مهریه و مدت زمان قرارداد، مبلغ معین شده را به شرکت بیمه‌ گر پرداخت می کند تا تمام و یا بخشی از مهریه همسر خود را بپردازد. لازم به ذکر است که مدت قرارداد مذکور، ۵، ۱۰ و ۱۵ سال هستند. در این قرارداد شوهر می‌تواند حق بیمه خود را به صورت ماهانه، سه ماهه، شش ماهه و سالانه پرداخت کند.

بیمه طلاق

در بیمه طلاق مبلغی که مرد برای بیمه می‌پردازد، بر اساس سن او و مدت زمان قرارداد با بیمه، متفاوت است. به عنوان مثال یک مرد ۲۰ ساله به ازای هر یک میلیون تومان از مهریه همسر، باید ماهانه ۱۲ هزار و ۱۶۰ تومان در مدت ۵ سال بپردازد. یعنی اگر مهریه همسرش در مدت قرارداد ۱۰ میلیون تومان محاسبه شود، باید در مدت ۵ سال، هر ماه  ۱۲۱هزار و ۶۰۰ تومان حق بیمه بپردازد. شایان ذکر است یکی از مواردی که شرکت های بیمه گر را دچار مشکل می‌کند، امکان سوءاستفاده از این طرح است. به این معنی که زن و شوهر با تبانی از یکدیگر طلاق بگیرند و پس از دریافت مهریه، رجوع کنند.

مهریه

بیمه مهریه چه مواردی را پوشش می‌دهد؟

کارکردهای اصلی بیمه مهر به عنوان تضمینی برای پرداخت حق و حقوق قانونی زن به شرح زیر است:
• در صورت فوت بیمه گزار (مرد) به طور طبیعی‌ یا بر اثر حادثه در طول مدت قرارداد، دو برابر سرمایه اصلی بیمه (میزان مهریه بیمه شده) به زن پرداخت خواهد شد.
• در صورت از کار افتادگی دائم و کامل شوهر در طول قرارداد، بیمه گزار (مرد) از پرداخت مابقی حق بیمه معاف می‌شود.
• زن می‌تواند پس از گذشت ۲ سال از شروع قرارداد و یا اولین حق بیمه، در صورتی که تمام اقساط پرداخت شده باشد، با موافقت بیمه گزار (شوهر) از محل ذخیره ریاضی بیمه نامه ( نام دیگر آن ذخیره حق است) وام بگیرد.
• اگر زوج ها بعد از گذشت ۶ ماه از ابتدای قرارداد و یا اولین حق بیمه از هم طلاق بگیرند، ذخیره ریاضی بیمه نامه تا تاریخ پرداخت حق بیمه به زن پرداخت خواهد شد.
• در صورتی که زن در طول مدت قرارداد بیمه نامه (حداقل ۶ ماه پس از شروع بیمه نامه و یا پرداخت اولین حق بیمه) فوت کند، ارزش بازخرید بیمه نامه به بیمه گزار (مرد) پرداخت خواهد شد.
• مرد نمی‌تواند بیمه نامه را در طول مدت قرارداد بدون اطلاع زن فسخ کند و اقساط پیشین را دریافت کند.

موضوع :
برچسب ها : اجرت المثل , طلاق , قانون , مجله دلتا,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1398ساعت 17:04 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 45 | |

عده طلاق در ازدواج دائم سه ماه و در عقد موقت ۴۵ روز است. اگر در زمان طلاق زن باردار باشد عده او با زایمان حتی اگر چند لحظه بعد از طلاق باشد پایان می‌یابد.
مدت عده طلاق

عده یا عدت در لغت به معنی شمار و گروه است. و در اصطلاح فقه به مدتی گفته می‌شود که زن باید برای ازدواج مجدد صبر کند. عده در کلیه مذاهب اسلامی به عنوان یک اصل پذیرفته شده و فقط در احکام آن اختلافاتی جزئی وجود دارد. در مجله دلتا به بررسی انواع عده و قوانین و مقررات در خصوص مدت عده در طلاق پرداخته شده است.

مدت عده در طلاق توافقی چقدر است؟

مدت عده طلاق در ازدواج دائم سه ماه و در عقد موقت ۴۵ روز است. اگر در زمان طلاق زن باردار باشد عده او با زایمان پایان می‌یابد. حتی اگر چند لحظه بعد از طلاق وضع حمل کند. بنابراین عده زنی که باردار است، چه در ازدواج دائم و چه در عقد موقت و نیز در طلاق، فسخ یا مرگ همسر تا زمان زایمان است. عده در صورت سقط شدن بچه قبل از زایمان با مرگ جنین به پایان می‌رسد.

عده در طلاق

عده وفات شوهر

عده مرگ شوهر چهار ماه و ۱۰ روز است. اگر زن باردار باشد عده او تا وضع حمل وی است. یعنی حداقل باید مدت چهار ماه و ده روز و گاهی بیش‌تر رعایت کند. شایان ذکر است که عده وفات عام است. به این معنی که هم شامل ازدواج دائم و هم ازدواج موقت می‌شود. حتی زن یائسه یا زنی که بین او و شوهر روابط زناشویی واقع نشده، عده وفات دارند. از نظر فقهی در طول این مدت زینت و زیور آلات برای زن ممنوع است. در قرآن کریم به اصل نگه داشتن مدت عده برای زن پس از طلاق یا فوت شوهر تصریح شده است. اما در این که چرا مدت عده در طلاق با مدت آن در فوت شوهر متفاوت است، به صراحت مطلبی بیان نشده است. از نظر برخی از فقها به دلیل حرمت و ارج نهادن به شوهر فوت شده لازم است که زن مدت عده را نگه دارد.

طلاق

عده در کشورهای غیر اسلامی وجود دارد؟

سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا مساله عده در کشورهای غیر اسلامی مانند کشورهای اروپایی و آمریکایی وجود دارد؟ در پاسخ باید اذعان داشت که اصل بر عدم وجود مبحثی به نام عده است، اما برای پیشگیری از مشکلات ناشی از اختلاط نسب در کشورهای مذکور، راهکار هایی در نظر گرفته شده است. از جمله اطاله دادرسی (طولانی تر کردن روند رسیدگی به پرونده طلاق توسط دادگاه ها)، منع روابط زناشویی در خلال رسیدگی به پرونده طلاق و منع زن و شوهر از ازدواج مجدد به مدت تعیین شده در حکم طلاق است. می‌توان گفت این روش ها تا حدودی اهداف عده را به گونه‌ ای غیر مستقیم محقق می‌سازد. در واقع مدتی که مرد یا زن پس از فوت همسر، قبل از ازدواج مجدد صبر می‌‌کند، در کشورهای مختلف به تناسب اصول اخلاقی، اعتقادی و اجتماعی حاکم بر آن جوامع متفاوت است، اما عموما این امر از امور شخصی و فردی محسوب شده و به احساسات افراد مختلف بستگی دارد.

موضوع :
برچسب ها : اجرت المثل , طلاق , قانون , مجله دلتا,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1398ساعت 16:56 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 60 | |

تهدید ؛ و مجازات آن در قانون

هرگاه تهدید به ‌قدری قوی باشد که علاوه بر سلب رضایت، اراده نیز از تهدیدشونده گرفته شود، وی هیچ مسئولیتی نخواهد داشت و مسئولیت کیفری متوجه اجبار کننده خواهد بود.
تهدید

تهدید یعنی ترساندن دیگری به ‌قصد وادار کردن وی به انجام دادن خلاف و جرمی که بر خلاف میل آن شخص است به‌ طوری که تهدیدشونده از ترس، مجبور به اطاعت از تهدیدکننده باشد. تهدید در کلیه کشورها از جمله ایران جرم تلقی شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است. ما در این نوشتار به بررسی اقسام تهدید و مجازات آن در قانون می‌پردازیم. در ادامه با مجله دلتا همراه باشید.

اقسام تهدید و مجازات آن ها

تهدید انواع و اقسام مختلفی دارد که در ادامه آن ها را بررسی می‌کنیم .

۱. تهدید به ‌منظور گرفتن نوشته، سند، مدرک و…

طبق ماده‌ ۶۶۸ قانون مجازات اسلامی «هر کس با جبر و قهر (اجبار) یا با اکراه و تهدید، دیگری را ملزم به دادن نوشته، سند، امضا یا مهر کند و یا سند و نوشته‌ ای که متعلق به او یا سپرده به او است را از وی بگیرد، به حبس از سه ماه تا دو سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد.» این جرم، از جرائم قابل گذشت است که رسیدگی به آن، فقط با شکایت شاکی خصوصی آغاز می‌شود و در صورت رضایت و اعلام گذشت شاکی، تعقیب متهم فوراً متوقف می‌شود.

مجازات تهدید

۲ تهدید به ضرر‌های جسمانی، مالی و

بر اساس قانون، هر کس دیگری را به قتل، ضرر‌های نفسی (جسمی) ، شرافتی، مالی یا به افشای اسرار وی یا بستگان او تهدید کند، اعم از این‌ که به این واسطه، تقاضای تهدیدکننده انجام شده باشد یا خیر، وی به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه یا حبس از دو ماه تا دو سال محکوم خواهد شد. برای مثال اگر شخصی دیگری را به شکستن دست و یا چاقو زدن تهدید کند، عمل او مصداق تهدید به ضرر‌های نفسی (جسمی) است، و اگر آن فرد را تهدید به بردن آبرو و ناموس یا تهدید به افشای اسرار او یا بستگان وی کند، این عمل، تهدید به ضرر‌های شرفی محسوب می‌شود. شایان ذکر است که ملاک تشخیص این‌ که چه اموری برای چه کسانی جزء اسرار محسوب می‌شود، به طور عرفی مشخص می‌شود. در واقع می‌توان گفت اموری که از افشای آن ضرر و زیان مادی یا معنوی متوجه شخص خواهد شد، به موجب قانون، جزء اسرار محسوب شده و تهدید به افشای آن جرم است. این تهدید، از جرائم قابل گذشت است.

۳ اجبار با استفاده از سلاح

به‌ موجب ماده‌ ۶۱۷ قانون مجازات اسلامی «هر کس به ‌وسیله‌ چاقو و یا هر نوع سلاح تظاهر یا قدرت‌ نمایی کند یا آن را وسیله‌ مزاحمت اشخاص یا اخاذی یا تهدید قرار دهد یا با کسی گلاویز شود، در صورتی که از مصادیق محارب (شخصی که با حکومت در ستیز و جنگ است) نباشد، به حبس از شش ماه تا دو سال و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد». شایان ذکر است که منظور از اسلحه، سلاح سرد مانند چاقو و سلاح گرم مانند کلت کمری است. این تهدید، از جمله جرائم غیرقابل گذشت است به این معنا که رسیدگی به آن نیازمند طرح شکایت از سوی شاکی خصوصی نیست. و دادستان در صورت اطلاع از وقوع چنین جرمی بر علیه تهدیدکننده، شکایت و طرح دعوا می‌کند.

۴ وادار کردن دیگران به ارتکاب جرم

گاهی اوقات مجرمان برای رسیدن به اهداف خود، فرد یا افرادی  را تهدید می‌کنند و آن اشخاص از ترس، دست به عمل مجرمانه می‌زنند و مرتکب جرم مورد نظر آن ها شود. در این موارد باید گفت که هرگاه تهدید به ‌قدری قوی باشد که علاوه بر سلب رضایت، اراده نیز از تهدیدشونده گرفته شود، وی هیچ مسئولیتی نخواهد داشت و مسئولیت کیفری متوجه اجبار کننده خواهد بود. زیرا مسئولیت کیفری فقط زمانی محقق می‌شود که فرد حین ارتکاب جرم، عاقل، بالغ و مختار باشد. بنابراین هرگاه کسی بر اثر تهدید غیر قابل تحمل، مرتکب رفتار مجرمانه شود، مجازات نمی‌شود و به‌ جای او تهدیدکننده به مجازات محکوم خواهد شد. البته به موجب قانون مجازات اسلامی؛ تهدیدشونده نمی‌تواند به دلیل تهدید، فردی را به قتل برساند زیرا تهدید هرگز مجوز قتل نیست و اگر کسی دیگری را ولو از روی اکراه به قتل برساند، قصاص و اکراه کننده نیز به حبس ابد محکوم می‌شود. مگر آن که اکراه شونده طفل غیرممیز ( به صغیری گفته می‌شود که دارای قوه درک و تشخیص نیست. خوب و بد را تشخیص نمی‌دهد و نمی‌تواند اراده ای برای انجام اعمال خلاف داشته باشد. کودک زیر هفت سالگی را به عنوان صغیر غیر ممیز می‌شناسند) یا مجنون باشد که در این صورت فقط اکراه‌ کننده محکوم به قصاص می‌شود. شایان ذکر است که یکی دیگر از از انواع این جرم، تهدید پیامکی است.

اقسام تهدید

شرایط تحقق تهدید در قانون ایران

تهدید در کلیه مواردی که در بالا ذکر شد فقط در صورتی محقق می‌شود که تمام شرایط زیر را داشته باشد:

  1. باید در ارتباط با موضوعی معین و مشخص باشد و تهدیدکننده به طور واضح فرد را به قتل یا ضرر‌های مادی، معنوی، شرفی و افشای اسرار خود یا بستگانش تهدید کند. مثلاً اگر شخصی به دیگری بگوید «حسابت را می‌رسم» یا «کاری می‌کنم که مرغان هوا به حالت گریه کنند» ، این جملات به دلیل مبهم بودن و معلوم نبودن نوع ضرر مادی یا معنوی تهدید محسوب نمی‌شود.
  2. تهدید باید با ارتکاب اعمال غیر قانونی و برای رسیدن به منفعت نامشروع صورت پذیرد. بنابراین اگر کسی برای رسیدن به حق خود، به دیگری هشدار دهد که علیه او نزد مراجع قانونی شکایت خواهد کرد، این عمل جرم محسوب نمی‌شود.
  3. تهدیدکننده توان انجام تهدید را داشته باشد و باید نسبت به تهدیدشونده مؤثر واقع شود. شناسایی مؤثر بودن این موضوع، منوط به اوضاع و احوال تهدیدکننده و تهدیدشونده است. به طور مثال اگر شخصی ناتوان، فردی نیرومند را تهدید به کتک زدن و آسیب رساندن جسمی کند، از آن‌جا که این نحو از ترساندن، وحشتی در فرد نیرومند ایجاد نمی‌کند، این جرم محقق نمی‌شود.
  4. صرف ترس از کسی یا چیزی تهدید به شمار نمی‌آید. بلکه ترس باید از عمل تهدیدکننده ناشی شده باشد.
موضوع :
برچسب ها : قانون , مجله دلتا , حقوق جزا,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در سه شنبه 12 آذر 1398ساعت 16:43 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 51 | |

طلاق به دلیل اعتیاد شوهر از نظر قانون پذیرفته است؟

در طلاق به دلیل اعتیاد، زن ابتدا باید در دادگاه اثبات کند که مرد معتاد است. این امر توسط پزشکی قانونی انجام می‌شود و دادگاه مرد مضنون را به آنجا می‌فرستد تا آزمایش بدهد.
طلاق به دلیل اعتیاد

طلاق به دلیل اعتیاد شوهر از جمله مهم ترین مسائلى است که باعث مى‌شود آمار پرونده های طلاق در دادگاه ها بالا برود. در مجله دلتا به این سؤال پاسخ داده شده است که حق طلاق به علت اعتیاد همسر وجود دارد؟

طلاق به دلیل اعتیاد همسر

طبق قانون حق طلاق با مرد است، اما در عقدنامه ۱۲ تبصره وجود دارد که اصطلاحاً به آن ها شروط ضمن عقد گفته می‌شود که در صورت امضای عقدنامه در زمان ازدواج و پذیرفتن آن ها از طرف زوج ها حق طلاق برای زن به وجود می‌آید. شایان ذکر است که، صرف اعتیاد مرد به مواد مخدر باعث طلاق نمی‌شود و این موضوع در صورتی باعث ایجاد این حق برای زن می‌شود که طبق بند ۶ عقدنامه، اعتیاد همسر زندگی زناشویی را تحت تاثیر قرار دهد و باعث عسر و حرج (سختی و مشقت) برای خانواده شود. بنابراین در صورتی که این امر توسط دادگاه تایید و اعتیاد مرد اثبات شود، ابتدا دادگاه خانواده مهلتی تعیین می‌کند که مرد طی آن مدت با مراجعه به کمپ ترک کند.

طلاق

شرایط طلاق از مرد معتاد چگونه است؟

در صورتی که مرد پس از چندین دفعه رفتن به کمپ تلاشی برای ترک اعتیاد خود نکند، زن می‌تواند با استفاده از بند عسر و حرج که در عقدنامه قید شده، دادخواست طلاق را به دادگاه ارائه کند. بنابراین برای طلاق ابتدا باید در دادگاه اثبات شود که مرد معتاد است. این امر توسط پزشکی قانونی انجام می‌شود و دادگاه مرد را به آنجا می‌فرستد تا آزمایش بدهد. البته افراد معتاد با استفاده از راهکارهایی سعی می‌کنند جواب آزمایش منفی شود. به همین دلیل سازمان ها سعی بر این دارند که امکان استفاده از این ترفندها را به حداقل برسانند. یکی دیگر از روش هایی که زن با استفاده از آن می‌تواند اعتیاد مرد را در دادگاه ثابت کند شهادت شهود است. به این معنی که افرادی که فرد را کاملا می‌شناسند و از وضعیت وی آگاهی دارند در دادگاه به این موضوع شهادت بدهند. در این صورت هیاتی توسط دادگاه برای پیگیری و تحقیق در این زمینه منصوب می‌شوند تا صحت و درستی این امر را تایید کنند.

شرایط پذیرفتن اعتیاد مرد به عنوان دلیل طلاق

بر اساس قانون مدنی، دادگاه در مواردی که شوهر به یکی از انواع مواد مخدر یا مشروبات الکلی اعتیاد داشته باشد، با توجه به شرایطی که در ادامه ذکر شده است اقدام به صدور رأی طلاق برای زن می‎کند. این شرایط عبارتند از ؛
• اعتیاد مرد به‌ بنیان و کانون خانواده آسیب وارد کند.
• مرد از ترک کردن اعتیاد خودداری کند.
• امکان الزام مرد به ترک مواد مخدر و … در مدتی‌ که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم است، وجود نداشته باشد.
• ‌در مواردی که مرد به تعهد خود عمل نکند یا پس از ترک، مجدداً به مصرف‌ مواد روی آورد.

طلاق از طرف زن

بنابراین، با وجود یکی از شرایط فوق و با توجه به درخواست زن، طلاق انجام خواهد شد. شایان ذکر است، به صرف اثبات اعتیاد شوهر توسط زن، امکان استفاده از این دلیل برای گرفتن طلاق کافی نیست و باید حتماً اعتیاد به تشخیص دادگاه، برای زن مضر باشد و به زندگی زناشویی خلل وارد کند. نکته ای که لازم است ذکر شود این است که، در شروط ضمن عقد در سند ازدواج، موضوع اعتیاد مشخص نشده است. این شرط این گونه مطرح شده است؛ “ابتلای شوهر به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه برای زندگی خانوادگی خلل آور بوده و ادامه زندگی برای زن دشوار باشد.” با توجه به این عبارت، می‌توان نتیجه گرفت که منظور قانونگذار از اعتیاد نوع خاصی از آن نیست و بر هر نوع اعتیادی، به شرط اثبات آن در دادگاه دلالت دارد. مواردی همچون اعتیاد به مواد مخدر یا مشروبات الکلی، بازی های کامپیوتری، شبکه ‎های اجتماعی و… . در واقع نکته مشترک همه این اعتیادها، آسیب رساندن آن ‎ها به زندگی زناشویی و کانون خانواده است.

موضوع :
برچسب ها : اجرت المثل , طلاق , قانون , مجله دلتا,
امتیاز : 4 | نظر شما : 1 2 3 4 5 6
+ نوشته شده در دوشنبه 11 آذر 1398ساعت 14:08 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 62 | |


صفحه قبل 1 ... 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 صفحه بعد