برای تحقق جرم کلاهبرداری لازم است اقداماتی فریبکارانه از سوی کلاهبردار انجام شود. به عنوان مثال شخصی در هنگام فروش خانه خود معایب آن را به خریدار بازگو نمیکند و شخص خریدار پس از خریدن ملک متوجه خرابی و معایب میشود. در این صورت نمیتوان فروشنده را کلاهبردار نامید.
کلاهبرداری از جمله جرائمی است که در اثر اعتماد به افراد سودجو اتفاق میافتد. امروزه با توسعه و پیشرفت تکنولوژی راههای کلاهبرداری پیچیدهتر و پیشرفتهتر شده، و به همان اندازه اثبات تحقق کلاهبرداری نیز سختتر و دشوارتر گردیده است. با این حال قانون کیفری کشور، شرایط مشخصی برای اثبات جرم کلاهبرداری تعیین کرده که در ادامه مجله دلتا به آنها پرداخته شده است.
تعریف کلاهبرداری
جرم کلاهبرداری هنگامی رخ میدهد که شخصی با توسل به دروغ و یا استفاده از وسایل و ادعاهای غیرواقعی مالک را فریب دهد تا مال خود را با رضایت، در اختیار او قرار دهد.
اثبات جرم کلاهبرداری
۱.مالباخته اثبات کند، کلاهبردار با استفاده از ادعاهای دروغ و یا استفاده از وسایل و لوازم غیرواقعی، وی را فریب داده است. به عنوان مثال کلاهبردار به دروغ خود را پزشک، مهندس ساختمان و یا کارمند دولت و… معرفی کرده است. این مرحله یکی از سختترین مراحل اثبات کلاهبردار بودن شخص است چرا که اثبات حرفهای دروغین بدون داشتن شاهد کار بسیار سختی است.
۲. بردن مال توسط کلاهبردار را ثابت کند. یعنی شخص متقلب پس از فریب افراد، مال آنها را در اختیار خود قرار دهد.
بنابراین افراد مالباخته باید دو مورد را برای اتهام کلاهبرداری در دادگاه اثبات کنند.
- ضرر و زیان مالی قربانی
- نفع بردن کلاهبردار از بردن مال وی
در صورتی که به هر دلیلی این دو مورد در دادگاه ثابت نشود، نمیتوان به کسی اتهام کلاهبرداری را وارد کرد.
شرایط تحقق کلاهبرداری
۱. برای تحقق جرم کلاهبرداری لازم است اقداماتی فریبکارانه از سوی کلاهبردار انجام شود. به عنوان مثال شخصی در هنگام فروش خانه خود معایب آن را به خریدار بازگو نمیکند و شخص خریدار پس از خریدن ملک متوجه خرابی و معایب میشود. در این صورت نمیتوان فروشنده را کلاهبردار نامید. زیرا در این مثال نگفتن حقیقت، دلیل بر دروغ گفتن نیست. حتی اگر فروشنده به طور عمد ایرادات را بیان نکرده باشد.
۲. وسایلی که کلاهبردار برای فریب مالباخته استفاده کرده تقلبی باشد.
۳. مالباخته با وجود ناآگاهی و عدم اطلاع از تقلبی بودن وسایل فریب کلاهبردار را خورده باشد.
۴. اموال برده شده و تصرف شده توسط کلاهبردار متعلق به دیگری باشد.
مجازات جرم کلاهبرداری
با توجه به نوع، شرایط وقوع و عوامل مخففه و مشدده در کلاهبرداری، میزان مجازات تعیین شده برای آن متفاوت است. اما باید در نظر داشت که در تمامی انواع مجازات ها علاوه بر مجازات معین شده، کلاهبردار باید اصل مال را به صاحبش برگرداند. مجازات جرم کلاهبرداری به دو نوع ساده و مشدد تقسیم میگردد که در زیر هر یک را به تفکیک بیان شده است.
مجازات کلاهبرداری مشدد
به جرمی کلاهبرداری شدید گفته میشود که مرتکب کارمند دولت یا شهرداریها و نهادهای انقلابی باشد و یا مرتکب، خود را مامور دولت و موسسات دولتی معرفی کند. همچنین در جرم کلاهبرداری، اگر مرتکب برای انجام جرم کلاهبرداری عموم مردم را از طریق وسایل جمعی مثل تلویزیون، رادیو و روزنامه فریب دهد، به این نوع از کلاهبرداری که ضرر آن به امنیت اجتماعی و اقتصادی عموم مردم وارد می شود جرم کلاهبرداری شدید گفته میشود. در این صورت مرتکب علاوه بر اصل مال، به حبس از ۲ تا ۱۰ سال و انفصال از خدمات دولتی تا ابد و پرداخت جزای نقدی محکوم خواهد شد.
مجازات کلاهبرداری ساده
جرم کلاهبرداری که هیچ کدام از موارد کلاهبرداری مشدد نباشد، شامل جرم کلاهبرداری ساده خواهد بود، چون در این نوع جرم، وسعت ضرر و زیان به مراتب کمتر از جرم مشدد است و گستردگی جرم کلاهبرداری مشدد را نخواهد داشت و بیشتر در میان معاملات ساده میان مردم اتفاق میافتد. مجازات جرم کلاهبرداری ساده، حبس از ۱ سال تا ۷ سال و پرداخت جزای نقدی معادل مالی که دریافت کرده است و همچنین کلاهبردار باید اصل مال را به صاحبش برگرداند. شایان ذکر است در صورت وجود دلایل و مدارکی مبنی بر تخفیف مجازات، دادگاه برای متهم حداقل مجازات حبس و انفصال ابد از خدمات دولتی در نظر میگیرد، ولی نمی تواند به تعلیق مجازات حکم دهد.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با جرم کلاهبرداری ملکی مطلب “کلاهبرداری ملکی ؛ و راه های پیشگیری از آن” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....
موضوع :
برچسب ها :
قانون ,
مجله دلتا ,
حقوق جزا,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 27 بهمن 1398ساعت 17:53 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 70 |
|
گاهی یکی از پدر یا مادر که حضانت را به عهده دارد، از ملاقات دیگری با فرزند جلوگیری میکند. این اقدام ممکن است باعث ایجاد آسیبهای روحی و روانی متعدد برای فرزند شود. به همین دلیل پدر یا مادری که از دیدار طفل محروم شده، میتواند ملاقات فرزند را از دادگاه خانواده تقاضا کند.
پس از طلاق در صورتیکه زن و شوهر، فرزند داشته باشند مساله حضانت و سپردن فرزند به یکی از آنها مطرح میشود. طبق قانون حمایت از خانواده هر یک از والدین این حق را دارد که با فرزند خود ملاقات کند، به همین دلیل راهکارهایی برای تضمین این حق پیشبینی شده است. در مجله دلتا در خصوص دستور موقت ملاقات فرزند بر اساس قانون توضیح داده شده است. با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
حکم ملاقات با فرزند
طبق قانون مدنی، در صورتی که به علت طلاق یا به هر دلیل دیگر، پدر و مادر فرزند در یک منزل سکونت نداشته باشند، هر یک از آنها که طفل تحت حضانت او نیست، حق ملاقات با فرزند خود را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر جزئیات مربوط به آن در صورت اختلاف میان والدین با دادگاه خانواده است. بنابراین زمانی که حضانت کودک به حکم دادگاه بر عهده یکی از پدر یا مادر قرار میگیرد، دیگری که حضانت را به عهده ندارد، حق ملاقات با فرزند مشترک را خواهد داشت و این حق از نظر قانونی مورد حمایت قرار گرفته است.
ملاقات فرزند با دستور موقت
گاهی یکی از والدین که حضانت را به عهده دارد، از ملاقات دیگری با فرزند جلوگیری میکند. در این صورت، به دلیل اینکه ممکن است ممانعت از ملاقات با فرزند، آسیبها و ناراحتیهای روحی و روانی متعدد برای طفل و شخصی که از ملاقات محروم شده را در پی داشته باشد، فرد میتواند ملاقات فرزند را از دادگاه خانواده تقاضا کند و دادگاه نیز دستور موقت ملاقات با فرزند را صادر میکند. به این ترتیب دیدار با طفل با سرعت امکانپذیر خواهد شد.
درخواست دستور موقت ملاقات با فرزند
متن نمونه دادخواست دستور موقت مبنی بر ملاقات فرزند به شرح زیر است.
ریاست محترم مجتمع قضایی خانواده
با سلام ؛
احتراما به استحضار عالی می رساند : اینجانب ……………………. در تاریخ …………………….. در دفترخانه ………………. با خوانده عقد زوجیت دائم منعقد نموده ایم و ثمره این ازدواج …………. تعداد فرزند دختر / پسر ………….. ساله می باشد. اما به دلیل اختلافات خانوادگی در تاریخ ……………….. به موجب طلاق نامه ……………….. از هم جدا شده / جدا از یکدیگر زندگی می کنیم و حضانت فرزند / فرزندان مشترک به عهده خوانده دعوا می باشد . اما ایشان با ممانعت از ملاقات اینجانب با فرزندان ، موجبات بروز ناراحتی های فراوان روحی برای اینجانب و فرزند مشترک را فراهم آورده است و امکان ورود خسارات معنوی جبران ناپذیری برای آینده فرزند غیر قابل انکار است. لذا به دلیل فوریت امر ، تقاضای صدور دستور موقت مبنی بر اجازه ملاقات با فرزند مشترک و اجرای آن قبل از ابلاغ به خوانده محترم را به موجب مواد ۳۱۰ لغایت ۳۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی را دارم .
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با قوانین حضانت، مطلب “حضانت فرزند و نکات قانونی آن” را مطالعه کنید.
موضوع :
برچسب ها :
فرزند ,
طلاق ,
قانون ,
مجله دلتا,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 27 بهمن 1398ساعت 17:35 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 42 |
|
هنگامی که یک شرکت تجاری در اداره ثبت شرکتها به ثبت میرسد، به شرکت مورد نظر یک شماره ثبت اختصاص داده میشود که این شماره دارای اهمیت بسیاری است؛ زیرا با این شماره، شرکت شناخته میشود.
استعلام موجودیت شرکت ها از جمله مباحثی است که در خصوص شرکتها مطرح میشود. برای آشنایی بیشتر در این خصوص در مجله دلتا به بررسی این موضوع پرداخته است. در ادامه با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
استعلام موجودیت شرکت ها
هنگامی که یک شرکت تجاری در اداره ثبت شرکتها ثبت میشود، به آن شرکت یک شماره ثبت اختصاص داده میشود که این شماره دارای اهمیت بسیاری است زیرا از طریق شماره مذکور، شرکت شناخته میشود و چون ممکن است در یک نقطه دیگر از کشور، نمونهای همانند این شماره ثبت وجود داشته باشد، سازمان املاک و اسناد کشور، به شرکتها که افراد حقوقی نامیده میشوند، شناسه ملی اختصاص میدهد. شناسه ملی شمارهای ۱۱ رقمی است که فقط به یک شرکت اختصاص داده میشود و در شناسایی و استعلام قانونی بودن شرکت و موجودیت آن شرکت مهمترین نقش را دارد.
ویژگیهای شماره ثبت شرکت
۱. ثابت و بدون تغییر است.
۲. شرکتهایی که شماره ثبت ندارند، غیرمجاز هستند.
۳. از طریق شماره ثبت هویت شرکت یا موسسه شناسایی خواهد شد.
۴. در صورتی که شرکت دایر باشد، توسط شماره ثبت قابل شناسایی خواهد بود.
۵. بهترین روش برای استعلام ثبت شرکت است.
۶. به کمک شماره ثبت یک شرکت، هویت شرکتها (اشخاص حقوقی) ثبت شده در سازمانهای مختلفی از جمله وزارت کشور، اوقاف و امور خیریه و … قابل شناسایی است.
شایان ذکر است به هنگام استعلام شماره ثبت شرکتها ، میتوان نوع شرکت، محل فعالیت آن و قانونی بودن یک شرکت را بررسی کرد.
روشهای استعلام شرکت ها
منبع قابل استناد برای همه اشخاص و سازمانهای دولتی و خصوصی، سامانه استعلام شرکتها کشور است که فقط نام شرکتهای معتبر در این سامانه ثبت شده است. بنابراین افراد به منظور استعلام قانونی یک شرکت باید نام شرکت یا شماره ثبت شرکت و یا شناسه ملی شرکت را در این سامانه وارد کنند. در صورت وجود و ثبت قانونی یک شرکت در این سامانه، میتوان اطلاعات کاملی در مورد آن شرکت تجاری را به دست آورد. شایان ذکر است برای گرفتن هرگونه استعلام از اداره ثبت شرکتها فقط میتوان به سامانه اینترنتی این اداره مراجعه کرد، بنابراین افراد در خصوص کلیه سوالات متداول در خصوص ثبت شرکتها در سایت اداره ثبت اسناد و املاک کل کشور، به آدرس www.ssaa.ir ذکر شده است.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با مراحل ثبت شرکت مطلب “ثبت شرکت در روزنامه رسمی چه مراحلی دارد؟” را مطالعه کنید
موضوع :
برچسب ها :
قانون ,
مجله دلتا ,
استعلام,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 27 بهمن 1398ساعت 17:26 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 36 |
|
مالکان به دلیل اینکه اغلب خود توانایی سرمایهگذاری و دریافت وامهای بانکی کلان را ندارند و از سوی دیگر از فن و تخصص لازم برای ساخت و ساز ملک برخوردار نیستند، با سازندگان قرارداد مشارکت در ساخت منعقد میکنند. با
مجله حقوقی دلتا همراه شوید.
همواره در قراردادهای مشارکت در ساخت، نگرانی مالک از این جهت است که ممکن است سازنده علاوه بر اینکه سهم او را از زمین مالک میشود، به تعهدات خود عمل نکند. در مقابل سازنده دغدغه این را دارد که در پایان قرارداد قدرالسهم و سرمایهاش از بین رود. در بررسی مشکلات ناشی از قراردادهای مشارکت در ساخت به موارد عمدهای از مشکلات و مسایل حقوقی رسیدهایم که بهتر است از آنها اطلاع داشته باشیم. در مجله دلتا به بررسی چالشهای حقوقی مشارکت در ساخت پرداخته شده است.
قوانین مشارکت در ساخت
هر چند ممکن است از سازنده به سبب عدم اجرای تعهداتش، ضمانتهایی مانند چک با مبالغی گرفته شود که میتواند تا اندازهای اعتماد مالک را در مراحل ساخت جلب کند، اما به دلیل پیشگیری از بروز برخی از مسائل، تمام موارد و تعهدات شامل مشخصات عمومی ساختمان باید در قرارداد نوشته شود، ضمن اینکه انجام تعهدات دو طرف باید دارای مدت زمان مشخص باشد و در صورتی که یکی از دو طرف تعهدات خود در زمان مشخص شده را نادیده بگیرد و از اجرای آن سر باز زند. با تعیین ضمانت اجرا در قرارداد، ضرر و زیان طرف دیگر جبران خواهد شد. این ضمانت اجرا به دو صورت تعیین میشود یا خسارت روزانه یا مبلغی مقطوع که در اصطلاح حقوقی وجه التزام میگویند.
یکی دیگر از مسایل مشکل ساز این است که گاهی اوقات شرطهای مبهم، در خصوص احداث بنای اضافه در طبقه آخر یا واحد های تجاری در طبقه همکف یا کارهایی از این قبیل خلاف آنچه در پروانه ساخت درج شده، در قرارداد نوشته میشود. در این موارد نیز به این علت که به طور واضح در قرارداد اولیه تکلیف میزان سهم و تعهدات هر یک از دو طرف معین نشده بعضی از سازندگان، در شریک دانستن مالک در چنین بناهایی دچار تردید میشوند، حتی در برخی از مواقع کل بنای اضافه را متعلق به خود میدانند.
گاهی نیز به فرض پرداخت جریمه تخلف ساختمانی، مالک از پرداخت این جریمه خودداری میکند و در صورتی که توافقی در این مورد انجام نشود، منتهی به دعاوی طولانی مدت و پر هزینه خواهد شد.
برای اجتناب از به وجود آمدن چنین مسائلی توصیه میشود، از همان ابتدا به طور شفاف چگونگی هزینه و سهم هریک از دو طرف از بنای اضافی احتمالی مشخص و در قرارداد نوشته شود در غیر اینصورت چنانچه بعد از قرارد اولیه تصمیم به ساخت بنای اضافی گرفته شد، حتماً یک قرارداد جداگانه نوشته و به صورت متمم به قرارداد اولیه ضمیمه شود.
چالشهای حقوقی مشارکت در ساخت مربوط به پیش فروش سهم سازنده به افراد دیگر است. معمولاً سازندگانی که سرمایه کافی برای ساخت ندارند و میخواهند با سرمایه دیگران پروژه را تمام کنند اقدام به پیش فروش میکنند و بعضاً مشاهده شده که بعد از قرارداد ساخت و انجام شدن برخی اقدامات اولیه، مبالغ هنگفتی را به امید ساخت و تحویل ساختمان موضوع قرارداد پیش فروش، از خریدار گرفته و متواری شدهاند.
راه حل این است که در قرارداد، حق پیشفروش واحدها برای سازنده محدود و تا حد امکان گرفته شود و در شرایط بسیار سخت، سازنده فقط حق فروش بخشی از سهم خود، آن هم به نسبت پیشرفت پروژه و با تایید مالک داشته باشد و یا تا قبل از اخذ پایان کار و انجام مراحل نهایی صدور سند تک برگی برای هر واحد جدید، حق فروش به شخص سوم را نداشته باشد. خریداران نیز دقت کنند تا زمانی که سند کلنگی هنوز به نام مالک است سازنده نمیتواند بدون امضای مالک، ملک را بفروشد حتی اگر در قرارداد از طرف مالک اجازه فروش داشته باشد.
ممکن است سازنده با تغییرات سلیقهای در نقشه های اولیه موجب تفاوت زیادی میان ملک ساخته شده با نقشههای اولیه شود. این اختلافات میتواند شامل بخشهای مختلفی از ملک شود؛ مانند: پی، فونداسیون، سقف ها و ستون های ساختمان تا مصالح و لوازم ظاهری مانند شیرآلات، کابینت ها، راه پله ها و سیستم های مختلف ساختمان.
در تمام این موارد ذینفع، برای ثبات ادعا ابتدا باید از شورای حل اختلاف محل وقوع ملک تأمین دلیل و سپس با پرداخت هزینههای دادرسی در دادگاه شکایت خود را طرح کند.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با قوانین مشارکت در ساخت “قرارداد مشارکت در ساخت و تعیین سهم شرکا” را مطالعه کنید.
موضوع :
برچسب ها :
قانون ,
مجله دلتا ,
مشارکت در ساخت,
امتیاز : 4 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 27 بهمن 1398ساعت 17:08 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 63 |
|
در قانون مجازات اسلامی؛ تصاویر، فیلمها و سایر اطلاعات کاربران در فضای مجازی مورد حمایت قرار گرفته و افرادی که نسبت به انتشار اطلاعات افراد اقداماتی انجام میدهند ممکن است تحت شرایطی مجرم شناخته شوند.
از جرائمی که در فضای مجازی رخ میدهد کلاهبرداری، مزاحمتهای اینترنتی، فروشگاههای کاذب و … است. اما یکی از شایعترین این جرایم سوء استفاده از عکسهای خصوصی و شخصی افراد است. در واقع سوءاستفاده از عکسهای پروفایل افراد یا عکسهایی که اشخاص در فضای مجازی منتشر کردهاند از جمله جرائمی است که با پیشرفت تکنولوژی، باعث به وجود آمدن پروندههای بسیاری در دادگاه و مراجع قضایی شده است. در مجله دلتا به بررسی جرم استفاده از عکس دیگران در فضای مجازی پرداخته شده است. با مجله حقوقی دلتا همراه باشید.
جرم استفاده از عکس دیگران در فضای مجازی
در قانون مجازات اسلامی؛ تصاویر، فیلمها و سایر اطلاعات کاربران در فضای مجازی مورد حمایت قرار گرفته و افرادی که نسبت به انتشار محتواهای افراد اقداماتی انجام میدهند ممکن است تحت شرایطی مجرم شناخته شوند. در ادامه به موارد بارز این جرم اشاره شده است.
جرم استفاده از عکس پروفایل دیگران
این جرم زمانی محقق میشود که فردی عکس خود را روی پروفایل خود قرار داده و دیگری عکس وی را به نحوی تغییر دهد که موجب هتک حیثیت فرد شود، مثلا نوشته نامتعارفی بر آن بیفزاید یا صاحب تصویر را در شبکههای اجتماعی گوناگون، فردی غیر اخلاقی معرفی کند. در این حالت با طرح شکایت و اثبات اتهام، ممکن است فرد خاطی به حبس یا جزای نقدی محکوم شود.
سوءاستفاده از عکس در اینستاگرام
وقتی فردی تصویر یا فیلم شخصی خود را در شبکه اجتماعی خاصی مثل اینستاگرام قرار میدهد در حالی که صفحه وی توسط همه افراد قابل دسترسی نیست (private است)، و فردی با استفاده از نرم افزارهای گوناگون عکس یا فیلم را ذخیره کرده و آن را منتشر میکند یا در دسترس افراد دیگر قرار میدهد، می توان مرتکب را تحت عنوان هتک حیثیت یا نشر اکاذیب مورد پیگرد قانونی قرار داد.
بنابراین بر اساس قانون تمام اطلاعات افراد در فضای مجازی محفوظ و مورد حمایت قانونگذار است و کسانی که با هر انگیزهای نسبت به هتک حیثیت افراد اقدام میکنند، به مجازات قانونی مرتبط خواهند رسید.
نحوه پیگیری قانونی این جرم
قربانیان این نوع جرائم ابتدا باید اقدام به جمعآوری دلیل کنند، به عبارتی دیگر اعمال خلافی که به نام یا با عکس آنها صورت میگیرد را از طرق مختلف مانند گرفتن اسکرین شات جمعآوری کنید. سپس عکسهای شخصی را به سرعت از صفحات اجتماعی بردارند. افرادی که در معرض این جرم قرار گرفتهاند باید به دادسرای جرائم رایانهای مراجعه کنند و شکایت خود را ارائه دهند.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با مجازات مزاحمت در شبکهها اجتماعی مطلب “مزاحمت در شبکه های اجتماعی و مجازات آن” را مطالعه کنید.
موضوع :
برچسب ها :
قانون ,
مجله دلتا ,
حقوق جزا,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 27 بهمن 1398ساعت 17:00 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 65 |
|
اگر دادخواستی علیه شخصی داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است، ابلاغیه را به شخصه تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که ابلاغ شده ولی در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محکوم شدن او رای صادره غیابی است. این قاعده در خصوص طلاق هم صدق میکند.
طلاق غیابی یکی از انواع طلاق است که با توجه به شرایطی هر یک از زن یا مرد در دادگاه خانواده آن را درخواست میکنند. اما قبل از توضیح در خصوص طلاق غیابی باید ابتدا بدانیم رأی غیابی چیست؟ در مجله دلتا در خصوص شرایط و چگونگی درخواست طلاق غیابی توضیح داده شده است.
رأی غیابی چیست؟
پیش از توضیح در باره طلاق غیابی لازم است بدانیم رای غیابی چیست؟ اگرعلیه شخصی دادخواست داده شود و خوانده یعنی کسی که علیه او خواسته مطرح شده است خود ابلاغیه وقت رسیدگی دادگاه را تحویل نگرفته باشد و به تعبیر حقوقی طبق ماده ۶۸ قانون آیین دادرسی مدنی به او ابلاغ نشده باشد و یا این که در جلسات دادگاه حاضر نشود، در صورت محکوم شدن اوو ندادن لایحه، رای صادره غیابی است، رای غیابی ظرف ۲۰ روز پس از ابلاغ در همان شعبه قابل واخواهی است و کسی که رای غیابی علیه او صادر شده است می تواند ظرف مدت مذکور از دادگاه با ذکر دلیل تقاضای واخواهی و رسیدگی مجدد کند.
خواسته طلاق هم از قاعده مذکور مستثنی نیست و اگر وقت رسیدگی به خوانده ابلاغ واقعی نشده باشد و در دادگاه نیز حضور نیابد و لایحه هم نداده باشد در فرض محکومیت، طلاق غیابی است. اما با توجه به این که خواهان طلاق و خواسته طلاق می تواند طلاق از طرف مرد یا طلاق از طرف زن باشد، دراین خصوص جداگانه توضیح داده می شود.
طلاق غیابی از طرف مرد
طبق ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی حق طلاق در اختیار مرد است. بنابراین اگر مردی دادخواست طلاق به طرفیت همسرش بدهد چه زن در دادگاه حاضر شود و یا حضور پیدا نکند و لایحه نیز ندهد قطعا رای طلاق صادر خواهد شد ؛ اما در حالت دوم رای صادره طلاق غیابی است و زن می تواند در مهلت قانونی واخواهی کند. آنچه اهمیت دارد این است که رای طلاق به درخواست مرد از سوی دادگاه صادر می شود.
به هر حال ثبت طلاق منوط است به پرداخت حقوق مالی زن که در رای دادگاه منعکس می شود.
حقوق مالی زن در طلاق از طرف مرد عبارت است از مهریه، اجرت المثل ایام زوجیت (به شرط مطالبه از سوی زن)، نفقه ایام عده، نفقه معوقه (در صورت مطالبه زن و استحقاق او) و شرط تنصیف اموال مندرج در عقدنامه ها به شرط امضاء این شرط توسط مرد و موجود بودن اموال هنگام طلاق که بعد از عقد خریداری شده باشد.
بعد از صدور حکم طلاق غیابی به درخواست مرد اگر مهریه قبلا توسط زن مطالبه نشده باشد مرد در صورت مصر بودن و ناتوانی در پرداخت یک جای مهریه می تواند دادخواست اعسار از پرداخت مهریه را به همان شعبه صادر کننده طلاق به طرفیت زن ارائه دهد .دادگاه در صورت حضور نیافتن زن یا نبودن او با توجه به شهادت شهود مرد، مهریه را تقسیط می کند.
طلاق غیابی از طرف زن چگونه است ؟
اگر دادخواست طلاق از طرف زن داده شده و شرایط طلاق غیابی را هم داشته باشد به این معنی که برگه ابلاغیه به شوهر داده نشده باشد و یا مرد با وجود ابلاغ، در دادگاه حاضر نشود و لایحه نفرستد، دادگاه حکم طلاق غیابی صادر میکند.
شرایط طلاق غیابی از طرف زن
۱. هرگاه شوهر چهار سال تمام غایب مفقودالاثر باشد، یعنی غایب باشد و هیچ خبری از او در دست نباشد و زن دادخواست طلاق بدهد، دادگاه سه نوبت آگهی هر یک به فاصله یک ماه در روزنامه محلی و یکی از روزنامههای کثیرالانتشار محل تهران با هزینه خواهان منتشر میکند. پس از گذشتن یک سال از اولین آگهی، چنانچه خبری از زنده بودن مرد نشود، دادگاه حکم به فوت فرضی مرد میدهد. به عبارت دیگر فرض را بر این میگیرند که مرد فوت کرده است.
۲. نپرداختن نفقه توسط مرد به مدت شش ماه، حتی اگر خودداری مرد از دادن نفقه به دلیل تنگدستی و فقر او باشد.
در این موارد، زن میتواند برای مطالبه نفقه به دادگاه مراجعه کند و در صورت عدم پرداخت نفقه از جانب مرد، دادخواست طلاق دهد. البته اگر زن در قبال شوهر تمکین نکند و از انجام تکالیف قانونی خود بدون دلیل موجه خودداری کند، ناشزه محسوب میشود و حق دریافت نفقه را نخواهد داشت.
۳. از دیگر شرایط طلاق غیابی که از طرف زنان، بسیار مطرح میشود، رهایی از زندگی پر مشقت و تحملناپذیر است که در پی آن درخواست طلاق میکنند و در صورت اثبات عُسر و حَرَج و احراز این شرایط توسط دادگاه، دادگاه حکم طلاق صادر میکند.
عسر و حرج یعنی سختی و مشقتی که توان و تحمل ادامه زندگی برای زن وجود نداشته باشد. زن با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کرده و دادگاه میتواند مرد را مجبور به طلاق کند. چنانچه در صورت اجبار دادگاه، همچنان مرد حاضر به طلاق نباشد، با اجازه دادگاه زن میتواند طلاق بگیرد. شایان ذکر است، معیار تعیین عسر و حرج زن، عرف است که با توجه به شرایط روحی و اجتماعی زن و شوهر و محیط و زمان و مکان تعیین میشود. در عمل، اثبات این ادعا از مشکلترین مواردی است که زن برای مطالبه طلاق با آن مواجه است.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با انواع طلاق “انواع طلاق و مراحل آن در قانون” را مطالعه کنید.
طالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...
موضوع :
برچسب ها :
طلاق ,
قانون ,
مجله دلتا,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 27 بهمن 1398ساعت 16:51 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 63 |
|
طبق قانون روابط موجر و مستاجر، تشخیص میزان خسارتی که از طریق موجر به مستاجر به دلیل تاخیر در بازگرداندن مبلغ رهن وارد شده، طبق شاخص بانک مرکزی است، نه از طریق تشخیص کارشناس.
یکی از قراردادهای رایج و متداولی که بین افراد وجود دارد، عقد رهن و اجاره است. با انعقاد قرارداد اجاره، مبلغی از طرف مستاجر به موجر پرداخت میشود. مبلغ گرو گذاشته شده رهن یا ودیعه نامیده میشود که مستاجر به عنوان قرض الحسنه و تضمین اجاره ملک به مالک میدهد و زمانی که مستاجر ملک را تخلیه میکند، مالک موظف است مبلغ ودیعه را به مستاجر بازگرداند. اما گاهی پیش میآید که موجر بنا به دلایلی، در بازگرداندن مبلغ رهن به مستاجر تاخیر میکند و مستاجر با مشکلاتی مواجه میشود. به همین دلیل در مجله دلتا به بررسی خسارت تاخیر در بازگرداندن مبلغ رهن پرداخته شده است.
الزام موجر به پرداخت ودیعه
در مورد تخلیه املاک مشکلاتی وجود دارد که متاسفانه در برخی موارد سبب تضییع حقوق مستاجر می شود که به دلیل عدم توجه به مواردی هنگام تنظیم و امضای قرار داد اجاره و تعیین نکردن ضمانت اجرایی قوی برای قرارداد روی می دهد. زمانی که قرارداد اجاره تنظیم می شود مدت و مبلغ دیعه و اجاره بها مشخص است و در پایان مدت اجاره موجر حق دارد درخواست تخلیه را از مراجع قضایی پیگیری کند.
اگر مستاجر پس از پایان و انقضای مدت اجاره ملک را تخلیه کند اما موجر ودیعه وی را بازنگرداند موضوعی است که قانونگذار به صورت جدی به آن نپرداخته است.در این خصوص راهکار اول این است که مستاجر در آن ملک به تصرف خود ادامه می دهد و ملک را تخلیه نمی کند و منتظر می ماند تا موجر ودیعه را پرداخت کند.
راهکار دوم هر چند آزاردهنده است اما با قانون تطابق بیشتری دارد.مستاجر باید به مرجع قضایی و شورای حل اختلاف مراجعه و اعلام کند که آماده است ملک را تخلیه کند و از دادگاه درخواست می کند تا به جای موجر ملک را تحویل گیرد و آن را پلمپ کند.
موجر که پس از این حکم به ملک مراجعه می کند حق فک پلمپ ندارد و اگر به این کار دست بزند مرتکب جرم شده است.در این حالت موجر موظف است ودیعه را بازگرداند و سپس مستاجر می تواند به همان شعبه حل اختلاف مراجعه و ودیعه را دریافت کند.
خسارت تاخیر استرداد ودیعه به نرخ روز محاسبه می شود؟
از تاریخی که مستاجر ودیعه را مطالبه می کند ، حق دارد خسارت تاخیر تادیه به میزان نرخ تورم اعلام شده از سوی بانک مرکزی را درخواست کند. بنابراین در زمان انعقاد اجاره نامه مستاجر باید به این موضوع دقت کند و ضمانت اجرایی برای خود قائل شود تا اگر در پایان مهلت اجاره ، به رغم درخواست دریافت ودیعه ، موجر از استرداد وجه خودداری کرد ،مستاجر بتواند نسبت به استیفای منعفت آن ملک اقدام کند .
از سوی دیگر مستاجر حق دارد به ازای هر روز از تاخیر استرداد میلغ ودیعه ، با یک مبلغ توافقی از موجر حق التزام دریافت کند.
اگر مستاجر ملک را تخلیه نکند، چه اتفاقی می افتد ؟
مستاجری که در پی استیفای منفعت است و بدون اجازه موجر از ملک استفاده می کند در این حالت اجرت المثل به موجر تعلق می گیرد.به این معنا که از تاریخ انقضای قرارداد اجاره موجرمی تواند درخواست اجرت المثل کند.در برخی موارد اجرت المثل به قیمت روز محاسبه می شود و به مستاجر ضرر زیادی وارد می شود.
مطالب بشتر در مجله حقوقی دلتا....
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با قوانین و مقررات قرارداد اجاره “اجاره نامه و موارد حائز اهمیت حقوقی” را مطالعه کنید.
موضوع :
برچسب ها :
قانون ,
مجله دلتا ,
قرارداد اجاره,
امتیاز : 4 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در يکشنبه 27 بهمن 1398ساعت 14:08 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 54 |
|
از نظر قانونی پدر شوهر هر چند بسیار متمول، تکلیفی برای پرداخت مهریه پسر خود را ندارد حتی اگر آن پسر فقیر باشد. اما تحت شرایط خاصی امکان گرفتن مهریه از پدر همسر وجود دارد.
مهریه از حقوق مالی زن است که مرد متعهد به پرداخت آن است و ارتباطی به اطرافیان او ندارد. اما سوالات بسیاری در این خصوص پرسیده میشود که آیا در صورت ناتوانی مالی مرد، امکان درخواست مهریه از پدر همسر وجود دارد. در مجله دلتا شرایط مطالبه مهریه از پدر شوهر پاسخ داده شده است.
مطالبه مهریه از پدر شوهر
از نظر قانونی پدر شوهر هر چند هم از تمکن مالی برخوردار باشد، وظیفهای در قبال پرداخت مهریه پسر خود ندارد حتی اگر آن پسر (شوهر) فقیر باشد گرفتن مهریه از پدر شوهر ممکن نیست۵. اما تحت شرایط خاصی امکان مطالبه مهریه از پدر همسر وجود دارد. در واقع در مواردی که پدر همسر، در ضمن عقد ازدواج یا در سند ازدواج و یا حتی در قراردادی مستقل، پرداخت مهریه را تقبل کند یا ضمانت پسر خود را کرده باشد که در این صورت زن میتواند برای آنچه پدر شوهر تعهد کرده، برای گرفتن مهریه از پدر شوهر به او مراجعه کند. بنابراین در صورتی که پدر شوهر به عنوان ضامن در زمان عقد، محل ضامن بودن پسر را در عقدنامه ازدواج امضا کند، زن میتواند برای درخواست مهریه به پدر شوهر که ضامن شوهر است اقدام کند. باید در نظر داشت که ضامن شدن پدر شوهر، باید به طور رسمی امضا و در دفتر عقد ازدواج تایید شده و به ثبت رسیده باشد. بنابراین در صورتیکه وی به طور لفظی و فقط با گفتن اینکه من ضامن پسر خود برای پرداخت مهریه میشوم، از نظر قانونی اعتبار ندارد و نمیتوان از پدر شوهر درخواست مهریه کرد.
مهریه از ارث پدر شوهر
در مواردی که به دلیل فوت پدر یا سایر اشخاصی که شوهر از آنها ارث میبرد، وارث اموال و سرمایهای شود، زن میتواند مهریه خود را از سهم الارث همسر دریافت کند. باید در نظر داشت در صورتیکه که پدر شوهر در زمان عقد ازدواج پرداخت مهریه را تعهد کرده باشد و یا ضامن پرداخت مهریه شود و بعد از مدتی از دنیا برود، اگر اموالی داشته باشد، آن اموال برای وصول مهریه توقیف میشوند.
نحوه توقیف سهمالارث برای مهریه
در این شرایط زن باید دادخواست تامین اموال شوهر را به دادگاه خانواده ارائه کند. دادگاه با توقیف اموال مربوطه و سپری کردن روند قانونی با مزایده این اموال، مهریه زن را وصول میکند. شایان ذکر است در صورتی که زن فوت کرده باشد، ورثه (فرزندان و دیگر وراث) وی از حق مطالبه مهریه برخوردار هستند.
ضمانت اجرای عدم پرداخت مهریه توسط پدر شوهر
در صورت مطالبه مهریه از پدر شوهری که پرداخت مهریه را ضمانت کرده است و ناتوانی پرداخت مهر توسط وی و نیز در صورتی که پدر همسر، نتواند ادعای اعسار و ناتوانی مالی خود را در پرداخت مهریه در دادگاه ثابت کند و حتی نتواند در صورت تقسیط مهریه، اقساط مهریه را بپردازد، زن میتواند بازداشت پدر شوهر (ضامن) را تا زمان پرداخت مهریه از دادگاه درخواست کند. دادخواست مطالبه مهر از پدر شوهر میتواند همزمان با مطالبه مهریه از بدهکار اصلی که شوهر است، به دادگاه خانواده مطرح شود و لازم نیست حتماً عدم پرداخت مهریه توسط شوهر به اثبات برسد و سپس علیه ضامن شکایت شود.
مطلب پیشنهادی : برای آشنایی بیشتر با نحوه دریافت مهریه مطلب “مراحل قانونی دریافت مهریه چگونه است؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....
موضوع :
برچسب ها :
قانون ,
مجله دلتا ,
مهریه,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 24 بهمن 1398ساعت 13:13 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 66 |
|
اگرچه دیه و ارش هر دو مجازات مالی محسوب میشوند؛ ولی تفاوتهایی بسیاری با یکدیگر دارند.
دیه و ارش از جمله مجازاتهای نقدی هستند که قانون معمولا برای جبران خسارات بدنی در نظر گرفته است. اما این دو مجازات تفاوتهایی با یکدیگر دارند و هر کدام کیفری جداگانه محسوب میشوند. به عنوان مثال جبران خسارت قطع شدن یک دست نصف یک دیه کامل است اما، دیه پاره شدن یک تار عصبی دست در قانون اعلام نشده است. در خصوص جبران این نوع خسارت قاضی دادگاه، به نظریه کارشناسی پزشکی قانونی رجوع میکند. در مجله دلتا به بررسی تفاوتهایی که بین دیه و ارش وجود دارد پرداخته شده است.
ماهیت دیه
در قانون مجازات اسلامی، دیه به عنوان مجازات مالی تعیین شده که بر اساس آن، در صورت وارد آمدن جراحت از جانب شخص نسبت به دیگری، خواه منجر به فوت عمد، غیر عمد و یا موجب نقص و جراحت در اعضای بدن شخص شود، فردی که ضربه را وارد کرده، محکوم به پرداخت دیه که مقدار آن نیز در قانون مشخص است، خواهد بود. شایان ذکر است در مواردی که جانی مشخص نیست و فرد به قتل رسیده باشد، دیه از بیت المال پرداخت میشود.
ارش چیست و چگونه محاسبه میشود؟
مطابق قانون، در مواردی که برای جنایتی که شخص به فرد دیگری وارد کرده، دیه خاصی تعیین نشده باشد، مبلغی با نظر کارشناس تعیین میشود که به آن ارش جنایت میگویند. هر جنایتی که بر اعضای بدن کسی وارد شود و مقدار معینی برای آن تعیین نشده باشد، جانی باید مبلغی تحت عنوان ارش بپردازد.
تفاوت دیه و ارش
۱. نوع و میزان دیه در قانون مشخص است ولی میزان خسارت ارش در قانون تعیین نشده است.
۲. در عمل، ارش بیشتر از دیه کاربرد دارد. دیه برای اعضای خاصی از بدن مانند دست، پا، دندان، استخوانها، بعضی جراحات وارده به سر و صورت و… تعیین شده است در حالی که صدمات عمد و غیر عمد وارده بر بدن اشخاص متعدد است که ناگزیر باید «ارش» تعیین شود.
۳. دیه هم نسبت به جراحات و نقص اعضای بدن و هم نسبت به قتل تعیین میشود. در حالی که ارش فقط نسبت به جراحات است.
۴. مقدار دیه در زن و مرد متفاوت ولی ارش بین زن و مرد یکسان است.
موارد تعیین دیه و ارش
در برخی از موارد ممکن است که جراحات وارده، متعدد باشد و علاوه بر دیه، ارش هم در نظر گرفته شود. در ادامه به مواردی که قانون علاوه بر دیه، ارش هم تعیین کرده و شخص محکوم به پرداخت هر دو است اشاره می شود.
• هرگاه در اثر پاره کردن پرده گوش، شنوایی فرد نیز از بین برود یا کاهش پیدا کند.
• در مواردی که قطع نخاع موجب نقص عضو دیگر شود.
• هرگاه در اثر وارد کردن شی تیز، بدن مجروح شود و اعضای درونی هم آسیب ببیند.
• جنایتی که موجب تورم در سر و صورت شود و رنگ پوست آن هم تغییر کند.
مطلب پیشنهادی: برای آشنایی بیشتر با قوانین و مقررات دیه “تقسیط دیه امکان پذیر است؟” را مطالعه کنید.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا...
موضوع :
برچسب ها :
,
امتیاز : 4 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 24 بهمن 1398ساعت 12:57 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 52 |
|
هنگامی که شخصی میخواهد علیه فرد دیگری اقامه دعوا کند، مدعی شناخته میشود و باید درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذکر کند.
نوشتن دادخواست اولین اقدامی است که شخص برای شروع یک دعوای حقوقی باید انجام دهد. بسیاری از تصمیمهای دادگاه به نکاتی وابسته است که در متن دادخواست ذکر شده است. زیرا مهمترین بخش یک دعوی حقوقی نوشتن خواسته خواهان به طور شفاف و دقیق است. بنابراین دقت و توجه در نوشتن دادخواست، در روند رسیدگی در دادگاه میتواند بسیار مفید و کارامد باشد. در ادامه در خصوص نحوه نوشتن و تنظیم دادخواست با مجله دلتا همراه باشید.
دادخواست چیست؟
هنگامی که شخصی میخواهد علیه فرد دیگری اقامه دعوا کند، مدعی شناخته میشود و باید درخواست خود را به عنوان خواهان، در برگ دادخواست ذکر کند. به عبارت دیگر دادخواست، طرح ادعا و تقاضای دادرسی نزد دادگاه در اوراقی مخصوص به نام برگ دادخواست است.
این اوراق را میتوان از محل فروش اوراق قضایی واقع در دادگستریها و مجتمعهای قضایی سراسر کشور تهیه کرد. در مراجع قضایی که چند شعبه وجود دارد، دادخواست پس از تنظیم و تکمیل، به دفتر شعبه اول ارائه میشود.
دادخواست میتواند توسط خود فرد یا وکیل او تنظیم و ارائه شود.
مطابق قانون، دادخواست باید حاوی نکات زیر باشد:
• نام و نام خانوادگی و نام پدر
• سن خواهان (شخصی که دعوا را مطرح میکند)
• اقامتگاه، که شامل محل زندگی یا محل کار و در واقع محلی که بتوان به خوانده (شخصی که علیه او دعوایی مطرح میشود) دسترسی داشت و اوراق قضایی را به محل سکونت او فرستاد.
• شغل خواهان
• در صورتی که دادخواست توسط وکیل تقدیم شود، مشخصات کامل وکیل نیز باید درج شود.
اگر نشانی خوانده معلوم نباشد، یا به عبارت دیگر مجهولالمکان باشد، آدرس او یک بار در روزنامه منتشر خواهد شد.
نحوه تنظیم دادخواست
برگ دادخواست دارای چند قسمت است، که باید خواهان آنها را پر کند. یکی از مهمترین موارد، تعیین خواسته و بهای (ارزش) آن است که باید در دادخواست مشخص شود. به آنچه که مدعی از دادگاه درخواست میکند اعم از مالی یا غیر مالی، «خواسته» یا «مدعیبه» میگویند.
در واقع خواسته، تعهدات یا مواردی است که خواهان خود را مستحق دریافت آن میداند. به طور مثال زنی که مهریه را حق خود میداند، در قسمت خواسته باید تعداد سکهها را قید کند. یا مردی که همسر وی، بدون دلیل موجه و قانونی، منزل مشترک را ترک کرده، باید در قسمت خواسته، الزام به تمکین را قید کند. بنابراین خواهان باید آنچه را که حق خود میداند در خواسته درج کند.
شایان ذکر است، دادگاه نمیتواند در مسائلی که به موضوع خواسته ارتباطی ندارد وارد و در خصوص آنها حکم صادر کند. اگرچه دادگاه باید تمام خواستههای خواهان را مورد رسیدگی قرار دهد، اما گاهی ممکن است به دلیل عدم شفافیت و مبهم بودن متن خواسته، قاضی محق بودن خواهان را تشخیص ندهد و به طور کامل یا به طور نسبی، او را بدون حق بشناسد. بنابراین فرد در نوشتن خواسته، باید دقت و توجه بسیاری داشته باشد.
مطالب بیشتر در مجله حقوقی دلتا....
موضوع :
برچسب ها :
قانون ,
مجله دلتا ,
دادخواست,
امتیاز : 3 |
نظر شما :
1 2
3 4
5 6
+ نوشته شده در پنجشنبه 24 بهمن 1398ساعت 12:52 توسط مجله دلتا | تعداد بازديد : 60 |
|